Chapter 2

490 144 15
                                    

سلام قبل از خوندن این پارت لازم یه چیزی رو بگم
قسمت های که توی مکالمه پرنگ نوشته شده یعنی به زبان کره ای داره صحبت میشه پس لطفاً دقت کنید

بوس پس کله هاتون واندر"

➖➖➖🫐

با تعجب داشت به چانیول نگاه میکرد. باورش نمیشد تونسته دوباره اون پسر رو ببینه. مارک که داشت برای گرفتن سفارش به سمتشون می‌رفت رو نگه داشت . همونجور که نگاهش رو چانیول ثابت بود سینی رو از زیر دستش کشید بیرون .

« خودم میرم تو بشین »

مارک با اینکه از کار بکهیون تعجب کرده بود  اما چیزی نگفت .
بکهیون به سمت میزی رفت که رسما کل بار گرفته بودن رو سرشون.  زیادی پر سروصدا بودن اما چانیول فقط ساکت دست بسینه نشسته بود . ناخودآگاه لبش رو گاز گرفت و لبخندی زد.

« سلام چیزی میل دارین واستون بیارم ؟»

پسرا که توجه اشون بهش جلب شد بود سوتی کشیدن.
یکیشون برگشت و لبخندی که به نظر خودش فقط جذاب بود زد .

« ترجیح میدم از منو خودت رو سفارش بدم»

بکهیون فقط سعی کرد پوزخندش رو پنهان کنه . لبخندی زد و سرش رو کمی کج کرد .

« سفارشتون؟»

پسرا که از رد شدن پسر هویی میکشیدن دونه دونه سفارششون رو دادن. پسری که بهش تیکه انداخته بود سمتش خم شد.

« یعنی فقط میتونیم نگاهت کنم و بدستت نیارم ؟»

بکهیون اینبار ابرو هاش رو بالا داد دیگه داشت عصبانی میشد. دست هاش رو مشت کرد و با لحن تحدید آمیزی شروع به صحبت کرد .

« نظرت چیه فقط سفارشت رو بدی»

پسر دست به سینه شد و  نیشخندی زد.

«تکیلا »

بکهیون تکخندی زد . سمت مارک چرخید و با دست به پسر اشاره کرد .

« به نظرت این دوستمون ، سنش به خوردن تکیلا قد میکشه؟ »

مارک سعی کرد خنده اش رو کنترل کنه و سرش رو به دو طرف تکون داد .

« قطعا نه»

بکهیون به پسر رو به روش که تو قیافه اش نارضایتی معلوم بود، پوزخندی زد. نگاهش رو گرفت و به چانیولی داد که مطمئن بود این همه مدت نگاهش میکرده. دوباره لبخندی زد. منتظر بهش خیره موند .

« چی میخوری غریبه »

چانیول که بی حوصله به نظر میرسید نگاهش رو گرفت.

« یه نوشابه »

بکهیون که از سفارشش خنده اش گرفته بود ابروهاش بالا انداخت و سرش رو تکون داد .

« چه پسر خوبی یه لیمو ترش هم برات میزارم»

چانیول اخمی کرد و برگشت بهش نگاه کرد .

Twisted loveWhere stories live. Discover now