🩸P.18

85 10 6
                                    

Taehyung's ᵖᵒᵛ


روی بزرگترین مبل پذیرایی به همراه جونگکوک توی بغلم نشستم، امشب یه مهمون داریم، جین اینجاست. برعکسِ من کاملاً خشک و بی‌علاقه روی مبل کناری نشسته، نگاهش رو از روی ما برنمی‌داره و از لحظه‌ای که پاش رو تو خونه‌‍م گذاشته می‌دونم می‌خواد دهن باز کنه و بی‌وقفه سرزنشم کنه.

″نور من...″ بوسه‌ای به موهای نرم جونگکوک زدم، ″دریا رو دوست داری؟″

سرش رو از روی سینه‌ام بلند کرد و با لب‌های برچیده از پایین بهم خیره شد، پچ‌پچ کرد، ″ته‌ته رو دوست دارم.″

جین با نگاه سردش موفق شده بود جونگکوک رو بترسونه. حمایتگرانه دستمو روی ساق پاش که با جوراب سفید نازکی پوشیده شده بود کشیدم. بوسه‌ای روی بینی‌‍ش گذاشتم و لبخند نرمی زدم. داره با نگاهش قلبمو ذوب می‌کنه.

″من فقط تا یه شب دیگه می‌تونم تو کشور نگهتون دارم، حالا که پلیس‌ها هم فهمیدن کناره گیری کردی و قدرتی نداری بیشتر از این رشوه‌ای نمی‌گیرن.″ جین با صدای پایینی گفت، ″به علاوه، الان پلیس‌ها اجیر شدهٔ گنگ‌های دیگه‌ان، فقط می‌خوان تو دام بندازنت، مرده یا زندت مهم نیست براشون.″

نگاه شیفته‌ام رو از روی چشم‌های خوشگل جونگکوک گرفتم و بدون اینکه ذره‌ای لبخندم کنار رفته باشه به دستیارم نگاه کردم.

ادامه داد، ″تنها راهی که می‌تونه از کشور خارجتون کنه راه آبیه، باید با یه کشتی تجاری برید، یکی از مهندس‌های بخش فنی می‌برتون توی موتور خونه تا زمانی که به ژاپن برسید.″

نگاهمو از جین گرفتم و دستی به صورت گرد جونگکوک کشیدم که سرش رو به سمتم متمایل کرد.

″نه، من جونگکوک رو تو موتورخونه نمی‌برم.″

با لحن آرومی گفتم و سوکجین بهتر از هر کسی می‌دونه اگه بیشتر از این اصرار کنه برخوردم قرار نیست مثل لحنم باشه.

″ولی این تنها راهه، اگه شناسایی بشی و لوت بدن؟″

″پس یه کشتی پیدا کن که شناسایی نشم و لوم ندن.″ دستور دادم و با اخم نگاهش کردم.

جین چشم‌هاش رو ریز کرد و کمی سمت من خم شد، ″تو دیگه یه مافیای قدرتمند با کلی مرد که حاضرن برات بمیرن نیستی، تو الان فقط کیم تهیونگی و یه عالمه پول که قرار نیست کمک زیادی کنن وقتی گنگ‌های دیگه با چندین برابرش برات آدمکش و پلیس اجیر کردن، باید اینو بپذیری که انتخاب زیادی نداری همون‌طور که زمان کوتاهی هم داری، فقط باید همه چیزو بزاری و بری.″

به چشم‌هاش خیره شدم و نتونستم هیچ عضله‌ای از صورتم رو تکون بدم. اون فکر میکنه اهمیت میدم؟ اهمیت میدم که چند نفر اون بیرون برام کمین کردن؟ اهمیت میدم که قراره منو بکشن؟ من همیشه زیر اسلحه بودم، تنها چیزی که برام مهمه جونگکوکه، اون نباید بیشتر از اینا بترسه و اذیت بشه، اون باید از همهٔ اینا به دور باشه حتی اگه به قیمت از دست دادن جونم باشه.

⚖️𝐂𝐫𝐢𝐦𝐞𝐬 & 𝐏𝐮𝐧𝐢𝐬𝐡𝐦𝐞𝐧𝐭 ᵗᵃᵉᵏᵒᵒᵏWhere stories live. Discover now