ساعت ده شب رو نشون میداد.
همه به جایی که شوگا برای جشن اجاره کرده بود رفتن.
جیمین با ذوق و شوق رو به آلفا لب زد :
+وای...اینجا خیلی قشنگه.
-به اندازهی تو زیبا نیست ، امگایِ من.
و بعد به جیمین نزدیک شد و یک دستش رو به دور کمر امگا حلقه کرد و دست دیگهاش رو به صورت جیمین رسوند و لب های امگا رو نرم بوسید.
تهیونگ با دیدن این صحنه ، خاطرات محوی داخل ذهنش شکل گرفت.
-فاک...
تهیونگ آروم زمزمه کرد و ادامه داد:
-اون جونگکوک فاکی منو بوسید...میدونستم یک چیزی مشکل داره!
VOCÊ ESTÁ LENDO
Blue Tranquility🫐✨
Fanfic𝗚𝗲𝗻𝗿𝗲 : 𝖮𝗆𝖾𝗀𝖺𝗏𝖾𝗋𝗌𝖾 , 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾 , 𝖣𝖺𝖽𝖽𝗒 𝖪𝗂𝗇𝗄 , 𝖲𝗆𝗎𝗍 , 𝖠𝗇𝗀𝗌𝗍 𝗖𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲 : 𝖪𝗈𝗈𝗄𝗏 جونگکوک آلفایی که به اجبار خانوادش مجبور به ازدواج با امگایی میشه که دوستش نداره و زندگیِ خسته کنندهای داره ، اما چی میشه اگه...