Part 7🫐𓂃⊹𝅄᮫

190 16 2
                                    

امگا شوکه لب زد :

-منظورت چیه؟ چطوری ما جفتیم؟

+ته من ازت انتظار ندارم که به همین زودی این موضوع رو قبول کنی حتی میتونی ردم کنی! ولی...

جونگکوک دست تهیونگ رو گرفت و ادامه داد :

+امگایِ من بهم فرصت میدی تا قلبت رو برای خودم کنم و بهت ثابت کنم که برای داشتنت هر کاری میکنم؟

تهیونگ نمیدونست باید چیکار کنه و چی جواب بده.
چطور ممکن بود جونگکوک جفت حقیقیش باشه؟

امگا از آلفا خوشش میومد و میخواست که کوک بفاکش بده ، اما این موضوع که جونگکوک جفت حقیقیش بود رو نمیتونست به این آسونی هضم کنه.

-کوک...من نمیدونم...
من وقت میخوام تا فکر کنم.

آلفا لبخندی زد و گفت :

+تا آخر عمرم برات صبر میکنم بلوبری!

امگا بعد از شنیدن حرف آلفا ، حس شیرینی بهش دست داد...
مثل حسی که جیمین براش تعریف کرده بود.
الهه‌ی ماه نکنه به همین زودی عاشقِ جونگکوک شده بود؟

تهیونگ خیره به چشم های آلفا نگاه میکرد ، بی اختیار صورت جونگکوک رو نوازش کرد.

جونگکوک از حرکت امگا لبخندی زد و دست تهیونگ رو بوسید.

+بهتره بریم داخل ، جیمین و شوگا هیونگ نگران میشن.

تهیونگ در جواب آلفا سرش رو به نشونه‌ی تایید تکون داد.

جونگکوک دست امگا رو دوباره گرفت و داخل برگشتن.

جونگکوک دست امگا رو دوباره گرفت و داخل برگشتن

¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.

¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.
Blue Tranquility🫐✨Donde viven las historias. Descúbrelo ahora