#MY_LITTLE_ANGEL
🔥🔥🔥🔥🔥🔥
با این پوست سفیدی که تو داری تو قطره اشک بریزی کل صورتت قرمز میشه بعدشم زیر چشمات سیاه میشه....
چشماشو چرخوند : قبلا زیاد گریه می کردی؟؟؟
میرو : هوم اره از کجا فهمیدی؟؟؟
_ قشنگ مشخصه توش تجربه داری.....
: حالا واسه چی گریه کردی؟؟؟؟
باز با ارباب دعوات شده؟؟؟؟_ نه...
: مربوط به ارباب نیست؟؟؟؟_ هست ولی اون کاری نکرده.... تقصیر خودمه.....
میرو گیج سرشو تکون داد
می دونست تا وقتی خودش نخواد چیزی نمیگه فقط بدتر با حرفاش گیج می شد....
کلاب لوکس و بزرگی داشت : از این به بعد سرکار اومدنی منم میام داخل...
برایان با لبخند ضربه ارومی به شونش زد
: خوش بگذرون به بچه ها میگم حواس شون بهت باش....
میرو : اومم مست نمی کنم... باید مواظبت باشم اگه ارباب بفهمه مست کردم پوستمو می کنه....
میدونی که چی میگم.... سرشو تکون داد و ازش دور شد....
می دونست قراره چهارچشمی مواظبش باش....
ولی واقعا لازم نبود می تونست از پس خودش بربیاد....
چند ساعتی به کارای کلاب رسید حسابای قبلیو چک کرد....
مثل همیشه همه چیز مرتب و منظم بود.....
گوشی شو برداشت و شماره ریو رو گرفت بوق چهارم نخورده بود رد داد....
با تعجب گوشیو نگا کرد.... اولین بار بود جواب شو نمی داد....
خواست دوباره زنگ بزنه که صداشو شنید
: بلاخره پیدات شد.... شوکه چرخید
ریو دست به سینه تو چند قدمیش وایساده بود....
میرو با جدیت داشت میومد سمت شون دست شو بلند کرد
: چیز نیست میرو به کارت برس دوستمه....
با تردید عقب رفت و دوباره رو مبل نشست لیوان مشروبو برداشت
خیره بهشون مشغول خوردن شد.....
برایان جلو رفت و محکم بغلش کرد....
دستای قویش با مکث دور کمر ظریف برایان حلقه شدن
🔥🔥🔥🔥🔥🔥
@rosenovelsss
لینک کانال تلگرام مون و بقیه رمانام
رمان اونجا جلوتر پارت گذاری می شه🥃☃️

YOU ARE READING
⚔️🔞 2 MY LITTLE ANGEL🔞⚔️
Romanceاینجا ادامه جلد اول رمان فرشته کوچولوی من پارت گذاری می شه جلد دوم نیست🍷