#MY_LITTLE_ANGEL
🔥🔥🔥🔥🔥🔥
پیشونی شو به سینه سایروس فشرد.....
اگه می فهمید واسه چی اینجوری هق هق می کنه ازش متنفر می شد....
کلافه چرخید و به تخت تکیه داد....
سر برایانو رو سینش گذاشت و اجازه داد هرچقد می خواد گریه کنه.....
انگشتاش بی اراده رو موهای خوش رنگ و بلند پسرک نشستن..... نرم لمس شون کرد....
شاید واقعا داشت افسرده می شد.....
باید بیشتر اجازه می داد بره بیرون...
کلا مشکلی با بیرون رفتنش نداشت
فقط می خواست نشونش بده هیچی تو این دنیا وجود نداره که بتونه توش شکستش بده....
کم کم فقط صدای نفسای اروم و خشدارش از اون گریه بلند باقی موند.....
خوابیده بود؟؟؟ اروم سرشو خم کرد....
چشماش باز بودن... دورشون قرمز شده بود....
لعنتی گریش اعصاب خرد کن بود...
اروم با نوک انشگت کمر باریک شو نوازش کرد: نمیری سرکار؟؟؟
برایان با مکث ازش فاصله گرفتبدون اینکه نگاش کنه یا جواب شو داخل حموم رفت و درو بست....
سایروس خیره به مسیر رفتنش بلند شد.... بعدا می فهمید از چی ناراحته....
الان کارای مهم تری داشت که باید بهشون رسیدگی می کرد.....
****
میرو : همینجا منتظر می مونم.....
برایان : پارک کن باهم بریم داخل.... تو ماشین خسته میشی.....
میرو با اشتیاق کاری که گفتو انجام داد.....
ماشینو تو جای پارک مخصوص برایان پارک کرد... دوتایی پیاده شدن...
میرو خیره به نیم رخ ارومش گفت : گریه کردی؟؟؟؟
برایان کلافه موهاشو بیشتر رو صورتش ریخت.....
تا روی چشماش می رسیدن ولی بازم سیاهی زیر چشماش مشخص بود....
_ نه....
: مطمعنی؟؟؟🔥🔥🔥🔥🔥🔥
@rosenovelsss
لینک کانال تلگرام مون و بقیه رمانام
رمان اونجا جلوتر پارت گذاری می شه🥃☃️

ESTÁS LEYENDO
⚔️🔞 2 MY LITTLE ANGEL🔞⚔️
Romanceاینجا ادامه جلد اول رمان فرشته کوچولوی من پارت گذاری می شه جلد دوم نیست🍷