هری*
"مادر ، امیلی کجاست ؟"
اروم به مادرم گفتم .
" اوه پسرم ، باورت میشه مادرش بعده به ربع گفت داره میره .این یه گستاخیه . بی احترامیه محض.وقتی مادرش اینقدر بی ادبه از دخترش نباید انتظار داشته باشیم که .... "
بجای جواب شروع کرد به بد گفتن.
" مامان ، من فقط پرسیدم امیلی کجاس ؟"
تونستم وسطه حرفش یه جا پیدا کنم و بگم .
" توی اون اتاقه با مادرش . "
سریع گفت و به یه اتاق اشاره کرد .
رفتم سمته اتاق و وقتی فاصلم کمتر از چند قدم شد صدای اروم گریه باعث شد سره جام به ایستم و به بقیه صدا ها توجه کنم .
صدای گریه امیلی نبود و پچ پچ های دیگه ای هم به جز اون صدا شنیده میشد . جلو تر رفتم و پچ پچ ها معنی پیدا کردن .
" من باید برم دخترم . این بحصو تمومش کن. "
صدای مادره امیلی بود که میون گریه هاش گفت .
" نه مامان. تو چت شده ؟ وقتی اومدی خوب بودی . ولی بعده اینکه از خونه زنگ زدن تو شروع به گریه کردی . و پدر هم بجای اینکه چشایر باشه سر از مانس در اورد . و وقتی هم که من زنگ زدم خونه کسی جواب نداد. پس مطمعنم موضوع در مورده دنیلاست. "
صدای امیلی که صبرش تموم شده بود بعد مادرش شنیدم . و اینجور پشته در ایستادن شایسته نیست پس در و باز کردم و هم زمان با وروده من این جمله منو امیلی رو میخکوب کرد .
" موضوع اینه که پدرت ، دنیلا رو وقتی با یه مرد توی تخت بود دیده . "
و اولین چیزی که به فکره هر دومون رسید این بود ...
اوه ،نه .******************
Chetor bood?
Asle dastan dare shoro mishe .
Lotfan vote va comment bezarin.
Va dastano vase dostatoon tag konin chon follow ha kheyli kame O
hemayat mesle qabl nist.Enke key part baD ro bezaram be commenta O vote ha bastegi dare .
Dostetoon daram ♡
YOU ARE READING
HGEMONIC(part2)
Romantikاین داستان ، ادامه داستان " HEGEMONIC " یا همون " سلطه طلب " است که 22 پارت اول داستان توی پیج اولم به اسم rozhan_jh@ هست. _ یه بوسه ... یه قسم ... منو تو همیشه با همیم ... نفسه من به تو وابستست و تو اینو میدونی...! ما توی یه راه ابریشمی هستیم ... ...