Mom

821 65 11
                                    

روی تخت دراز کشیده بودم و آهنگ گوش می دادم که صدای مامانم رو از طبقه ی پایین شنیدم که اسممو صدا می زد. وقتی از پله ها رفتم پایین مامانمو دیدم که روی نوک انگشتای پاش از کمد اومد بیرون و گفت: نگران نباش منم اونو شنیدم.

Extremely Short Horror Stories (Persian)Where stories live. Discover now