خواهرت چاقوی بلند و باریکی رو توی شکم مامانت فرو میکنه. بعد تو یادت میاد که خواهرت هنوز به خاطر تصادفی که مامانت باعثش شده توی کماست.
YOU ARE READING
Extremely Short Horror Stories (Persian)
Horrorمن نمیتونم حرکت کنم،ببینم،حرف بزنم یا بشنوم و اینجا تمام مدت خیلی تاریکه. اگر میدونستم انقد تنها میتونه باشه، ترجیح میدادم سوزونده بشم. .... . از هیولاها نترسید فقط دنبالشون بگردید.سمت چپتونو نگاه کنید،سمت راستتون،زیر تختتون،پشت کشوهاتون،توی کمدتون...
Sister
خواهرت چاقوی بلند و باریکی رو توی شکم مامانت فرو میکنه. بعد تو یادت میاد که خواهرت هنوز به خاطر تصادفی که مامانت باعثش شده توی کماست.