باید از سیرک سریع میومدم بیرون چون دلقک ها زیادی برام ترسناک بودن و نمی تونستم تحمل کنم.
وقتی رسیدم خونه متوجه کفش قرمز سایز 43 روی زمین شدم و هم اتاقیم که کف زمین افتاده بود و مرده بود و گریم دلقک داشت.
YOU ARE READING
Extremely Short Horror Stories (Persian)
Horrorمن نمیتونم حرکت کنم،ببینم،حرف بزنم یا بشنوم و اینجا تمام مدت خیلی تاریکه. اگر میدونستم انقد تنها میتونه باشه، ترجیح میدادم سوزونده بشم. .... . از هیولاها نترسید فقط دنبالشون بگردید.سمت چپتونو نگاه کنید،سمت راستتون،زیر تختتون،پشت کشوهاتون،توی کمدتون...
Clowns
باید از سیرک سریع میومدم بیرون چون دلقک ها زیادی برام ترسناک بودن و نمی تونستم تحمل کنم.
وقتی رسیدم خونه متوجه کفش قرمز سایز 43 روی زمین شدم و هم اتاقیم که کف زمین افتاده بود و مرده بود و گریم دلقک داشت.