من صداى در زدن هم اتاقيم كه ازم ميخواست بهش اجازه بدم تا وارد اتاق بشه ، رو ناديده گرفتم.
ناديده گرفتمش و نگاهى به اون طرف اتاق ، جايى كه هم اتاقيم خوابيده بود انداختم.
YOU ARE READING
Extremely Short Horror Stories
Horrorبزرگترين مجموعه داستان هاى ترسناك ِ كوتاه 1 يا 2 خطى در واتپد. #1 in Persian Horror [ Persian Translation ] © 2016 by @InfernoEDM ALL RIGHTS RESERVED
61• { هم اتاقى }
من صداى در زدن هم اتاقيم كه ازم ميخواست بهش اجازه بدم تا وارد اتاق بشه ، رو ناديده گرفتم.
ناديده گرفتمش و نگاهى به اون طرف اتاق ، جايى كه هم اتاقيم خوابيده بود انداختم.