13• { تخت خواب }

3K 313 133
                                    


داشتم روى تخت خواب ميزاشتمش كه گفت " بابايى ، زير تخت رو چك كن تا هيولا زيرش نباشه "

من براى اينكه خيالش رو راحت كنم نگاهى به زير تخت انداختم و اونو ديدم ، يكى ديگه از اون ، زير تخت در حالى كه ميلرزيد و زمزمه ميكرد گفت " بابايى ، يه نفر روى تخت منه "


من براى اينكه خيالش رو راحت كنم نگاهى به زير تخت انداختم و اونو ديدم ، يكى ديگه از اون ، زير تخت در حالى كه ميلرزيد و زمزمه ميكرد گفت " بابايى ، يه نفر روى تخت منه "

Oups ! Cette image n'est pas conforme à nos directives de contenu. Afin de continuer la publication, veuillez la retirer ou mettre en ligne une autre image.
Extremely Short Horror StoriesOù les histoires vivent. Découvrez maintenant