2• { مادر }

4.3K 443 93
                                    


بعد از نيمه شب تو صداى مادرت رو ميشنوى كه اسمت رو صدا ميزنه. در حالى كه دارى به طبقه ى پايين ميرى ، مادرت در كمد رو باز ميكنه و ميگه

"نگران نباش من هم اون صدا رو شنيدم"

Extremely Short Horror Storiesحيث تعيش القصص. اكتشف الآن