بعد از نيمه شب تو صداى مادرت رو ميشنوى كه اسمت رو صدا ميزنه. در حالى كه دارى به طبقه ى پايين ميرى ، مادرت در كمد رو باز ميكنه و ميگه"نگران نباش من هم اون صدا رو شنيدم"
![](https://img.wattpad.com/cover/77510443-288-k831395.jpg)
أنت تقرأ
Extremely Short Horror Stories
رعببزرگترين مجموعه داستان هاى ترسناك ِ كوتاه 1 يا 2 خطى در واتپد. #1 in Persian Horror [ Persian Translation ] © 2016 by @InfernoEDM ALL RIGHTS RESERVED
2• { مادر }
بعد از نيمه شب تو صداى مادرت رو ميشنوى كه اسمت رو صدا ميزنه. در حالى كه دارى به طبقه ى پايين ميرى ، مادرت در كمد رو باز ميكنه و ميگه"نگران نباش من هم اون صدا رو شنيدم"