part two

279 67 28
                                    

دفتر خاطرات عزیز من !

هری دوباره یه دختر دیگه به خونه اورد:(
اون یه دختره.... بود ! اون تمام چیزی بود که من هیچوقت انجام نخواهم داد.

هری منو ندید وقتی اون (دختره) رو دیدم چه حالی شدم!
هری به این فکر نکرد که من درباره اون (دختره :| ) چه فکری میکنم!

همین الان من میتونم صداشونو بشنوم.

اونا خیلی پر سر و صدان.
هری اصلا هیچوقت به من فکر کرده؟
من دلم نمیخواد صداهاشونو بشنوم :(
نمیخوام هیچکدوم از شلوغ کاریاشونو بفهمم ( میدونین که منظورش چیه از شلوغ کاری؟ :| )

من هیچوقت همچین کاری باهاش نمیکنم اما...
اما اون انجام میده چون اهمیت نمیده..
اون به من  هیچوقت اهمیت نمیده ..

Dear diary.Where stories live. Discover now