اولین باری که باهم تنهایی صحبت کردیم رو دقیق یادم نمیاد
یادمه اونی که کنارم نشسته بود جاشو عوض کرد و وقتی دیدم جا هست به مهسا گفتم بیاد پیشم بشینه
اونموقع من خیلی شبکه ی کوریا تی وی رو نگاه میکردم و خیلی دوستشون داشتم
اونموقع با مهساسر اهنگای کره ای صحبت کردیم
یکی از موزیک ویدیو های بیگ بنگ بود که یکی از خواننده ها دستشو روی پای دختره مثل اینکه داره پیانو میزنه تکون میده
این شده بود شوخی بین من و مهسا
اولین بار که امد بهم نشون بده چطور اینکارو میکنه من روی میز معلم نشسته بودم چون عادت داشتم به این کار
اومد و دستشو روی پام همون جور تکون داد منم جیغ زدم و هولش دادم چون اونموقع تازه فهمیده بودم چه تمایلی دارم ترسیده بودم
کم کم عادت کردم به این کارش و منم روی پاش همین کار رو میکردم اون قلقلکش میومد ومیخندید اما من هی پامو میکشیدم از زیر دستش
اولین باری که تنها حرف زدیم همینطوری گذشت