"لوسيوس. ميگم... نكنه اين پسره هرى واقعى نباشه؟"
مامانم آروم حرف مى زد اما هنوز مى تونستم صداش رو بشنوم."چرت و پرت نگو نارسيسا، همينكه پسرمون يه همجنسباز تحت درمانه به اندازه ى كافى مزخرفه..."
دستهام رو روى گوشهام گذاشتم تا بيشتر نشنوم.
"ولى ديوونه نيست."
YOU ARE READING
Sin | Drarry
Fanfiction" تو كى هستى؟ " " هرى پاتر." جايى كه دراكو بايد با گرايشش كنار بياد، و جاى ترسيدن به كسى كه هست افتخار كنه. written by: @NoticeMePotter persian translation.