من دارم میرم،
به سفر.میرم و فرار می کنم...
دیگه من نیستم عزیز دل پرپر زن من.
دیگه نیستم ساحره کلمات باشم....
میرم تهش حرف و خاطرات روی کوله نامرئی رها می کنم...
میرم سمت واندر لند....متاسفم ،ما قوی نبودیم.
نامه دوازدهم
من دارم میرم،
به سفر.میرم و فرار می کنم...
دیگه من نیستم عزیز دل پرپر زن من.
دیگه نیستم ساحره کلمات باشم....
میرم تهش حرف و خاطرات روی کوله نامرئی رها می کنم...
میرم سمت واندر لند....متاسفم ،ما قوی نبودیم.