75

76 13 0
                                    

اخر شب صدای چکش شنیدم و رفتم و دیدم پدرم دارد جلوی اینه دستشویی یک پرده نصب می‌کند.
"چیکار می‌کنی؟"
گفت" یک روز بابت این کارم ازم تشکر می‌کنی."

|جزء از کل|Where stories live. Discover now