از ته کلاس داد کشید "والدینتون از شما چی میخوان؟"
برگشتیم طرفش.
" میخوان شما درس بخونین.برای چی؟
اون ها براش شما امید و ارزو دارن.چرا؟
برای اینکه شمارو مایملک خودش میدونن.
شماها متعلق به اونا هستین.
شما چیزی بیشتر از فرصتی برای تحقق ارزوهای براورده نشدهشون نیستین!
والدین تون شمارو دوست ندارن!
نگذارین با گفتن "دوست دارم" قسر در برن.دروغه!
یه توجیه بی ارزشه برای سوء استفاده از شما.
دوست دارم یعنی تو به من مدیونی بدبخت!
تو نمایندهی معنای زندگی منی چون خودم نتونستم معنایی برای زندگیم پیدا کنم.
ننه باباتون شمارو دوست ندارن به شما احتیاج دارن! خیلی بیشتر از اونی که شما بهشون نیاز دارین."