164

71 9 0
                                    

او هرگز به تنهاییِ غیرافسرده دست پیدا نکرد.تنهایی برایش دردناک بود.
همیشه به چیزهایی که برای بقیه مایه شرمندگی بود افتخار می‌کرد.
جهان‌بینی‌اش چیزی شبیه این بود:
اینجا مفت نمی‌ارزد،بیا دکوراسیونش را عوض کنیم.

|جزء از کل|Where stories live. Discover now