VOTE
.
.
.
.
.
.
.
.
.لویی قبل اینکه وارد ساختمان بشه به بادیگارد هاش نگاه کرد
:شما دو نفر همینجا بمونید
:اما قربان
اخماشو تو هم برد
:بمونیدبادیگاردا دیگه چیزی نگفتن و همونجا کنار ماشین ایستادن
وقتی لویی وارد ساختمون شد راهروی بزرگ و طویل ساختمون با انتهایی که توی تاریکی محو شده بود بهش رخنمایی کردساختمون بزرگ و مجلل اجلاس
اولینباری که اونجا رفت رو بخوبی یادش میومد
وقتی که همراه پدرش پا به اینجا گذاشتبه انتهای راهرو که رسید در بزرگ و چوبی رو به روش رو نگاه کرد , پشت این در همه منتظر ورود اون بودن
بعد پنج سال دور (جلساتی که هر چند سال یکبار تکرار میشود )شروع شده بود
هرکس در اینجا یه اسم مستعار داشت , و هیچ کس شخصی که کنارش بود رو نمیشناختجز لویی که تک تک اون افراد رو میشناخت حتی اگه دور اولشون بود که شرکت میکردن
با بیخیالی دو طرف در رو کشید و در رو باز کرد
وقتی وارد شد همه مشغول حرف زدن و سرو صدا بودن
کله گنده های کشور
حتی کشور های دیگه !لویی پوزخندی زد
انگار همه فکر کردن اونم مثل بقیه یه مهمونه
سمت صندلی اصلی رفت که تو راس میز بود و مخصوص رئیس دور بودکلاهشو برداشت و اروم اروم قدم زد
عینکشو برداشت و رداخل کلاه گذاشت , یقه ی لباسشو خم کرد و صورتش حالا کاملا مشخص بودوقتی روی صندلی نشست همه از جاشون بلند شدن , لویی از خامی رفتار ها فهمید خیلی ها تو این پنج سال تغییر کردن , افراد جوانتر , جای کهنه کار های پیر رو گرفتن
:بشینید
وقتی همه سر جاشون نشستن یکی از افراد از سمت راست لویی صندلی چهارم بلند شد و با خوندن گزارشی رو به لویی جلسه رو آغاز کرد
.............
لویی بعنوان رئیس دور باید نفر آخر از روی صندلیش بلند میشد و جلسه رو ترک میکرد , پس همونجا موند و به نقطه ای از میز خیره موند
:رئیس?
لویی پلکی زد و اروم سرشو بلند کرد تا ببینه کی صداش کرده
:اوه جورجی هنوز زنده ای
:البته که زنده ام , من هنوز اونقدر قدرت دارم که کنارم شیش تا بادیگارد حرکت کنن
وقتی لویی متوجه تیکه انداختن های اون روباه پیر شد ابروهاشو بالا داد و به صندلیش تکیه داد
:اگه اونقدر ارزش داشتی که بکشنت , از بین اون شیش نفر هم میکشتنت
جورجی دندوناشو بهم فشار داد و خنده ی عصبی کرد
:همیشه گوشزد کردم افراد جوان نباید بر مسند قدرت بزرگان تکیه بدن
YOU ARE READING
SIR
Fanfiction❌COMPLETE❌ LOUIS TOP👑 ژانر : مافیایی_رومنس (جنسی) هری یه جوون عادی بود قبل اینکه سر از یه گروه مافیا دربیاره لرری استایلینسون