Sir 15

2.6K 470 469
                                    


ستاره را انگشت کنید


خب
من میخوام کلا این هفته sir عاپ کنم تا تموم میشه
چون نمیخوام هی از لاست بپرم به این
همه قاطی میکنید 😂

😝
لاب یو گایز
.
.
.
.

اسکات کنار جورجی قرار گرفت و یه ویدیو نشونش داد

:اینجا سیستم هایی که وارد ساختمون میشن بلافاصله از کار میفتن , رفتم بیرون و به جو زنگ زدم , تایید کرد که هری کارشو درست انجام داده و ما میتونیم بریم داخل

جورجی لبخندی زد
:اینا ویدیو هاییه که بعد دادن اسم بهمون ازش گرفتین?

:بله قربان , تمام حالات چک شده , میزان دمای بدن به دروغسنج حرارتی نشون میده تمام اعمالش واقعیت رو بیان میکنه

:خیالم راحت شد ,خب نمیشد به کسی اعتماد کرد , حالا که صحت هری هم ثابت شده پس سوار اسانسور بشید

:پسره ی بیچاره

جورجی نگاهی به پسرش انداخت
:کی رو میگی?

اسکات دکمه روزد و اسانسور بسمت پایین حرکت کرد
:هری رو میگم , انگار از لو دادن اربابش زیاد خوشحال نبود

:همین ثابت میکنه ما اطلاعاتمون درسته , همیشه نگران بودم طلسم اون sir عوضی, اونو هم درگیر خودش کنه

:وقتی اونجا بودم تا اثر انگشت این آقا رو بگیرم , خیلی دنبالش میرفت , منم فکر میکردم واقعا بهش علاقه داره

وقتی صدای اسانسور رو شنیدن که اعلام کرد به طبقه ی دلخواه رسیدن
کسی دیگه مکالمه رو ادامه نداد
توی ساختمون حمل هرگونه سلاحی کاملا غیر مجاز بود

و هیچ کدوم از اونا جز تلفن های همراهی که تقریبا هیچ خاصیتی نداشتن وارد راهرویی شدن که هرکدوم از دیوار های با در هایی به فاصله ی نیم متر از هم قرار گرفته بودن

در هایی که پست هرکدوم یه اسم بود و ثروت اون اسم
هیچکدوم برای جورجی مهم نبودن
چون اون بهترین در رو برنده شده بود

:شماره ی 28 

:خب , قفلش چطور باز میشه ,این در حتی دستگیره هم نداره

یه در فلزی که هیچ چیزی روش نبود
:عاممم ...نمیدونم

پسرش جیمز کاغذ رو گرفت
:اسم رو باید بگیم , اینجا نوشته

اسکات جلو اومد
:نکنه به صدای خود sir قفل شده باشه?

:یعنی یه جور قفل صوتی?

جیمز نگاهی به اطراف کرد
:خواهش میکنم بس کنید شاید دوربینی این اطراف باشه , داریم مثل احمقا رفتار میکنیم

جورجی سرفه ای کرد تا گلوش رو باز کنه
:لویی ویلیام تاملینسون

مدتی صبر کرد تا اینکه صدای باز شدن در بگوششون رسید
شدای باز شدن قفل های مغزی که بصورت اتوماتیک یکی یکی داشتن باز میشدن

SIRWhere stories live. Discover now