2

3.8K 677 237
                                    

_ نونا ... هیونگ ... باورتون نمیشه امروز چه اتفاق خوبی افتاد ...

تهیونگ در حالی که با خوشحالی فریاد میزد وارد خونه شد و در رو به هم کوبید . کاپشن قرمز رنگش رو روی مبل پرت کرد و به طرف آشپزخونه رفت .

آیرن در حالی که داشت غذا رو آماده میکرد لبخند زد .

_ چی شده ... بی تی اس آلبوم جدید داده ؟

تهیونگ خندید و پشت میز نشست .

_ بهتر از اون ... شرط میبندم نمیتونی حدس بزنی ...

_ بلیط فن ساین رو برنده شدی ؟

چشمای تهیونگ از تعجب درشت شد .

_ از کجا فهمیدی ؟

آیرن با ملایمت خندید .

_ تو و یری الان نزدیک یک هفته اس فقط درباره همین موضوع حرف میزنید ته ... حدس زدنش کار سختی نبود ...

یری خواهر کوچکتر آیرین و فن گرل دوآتیشه بی تی اس و مخصوصا جیمین بود . اون دو تا مدام در حال بحث و رقابت با همدیگه بودن ولی با این وجود دوست های خیلی خوبی بودن و وقت هایی که بی تی اس کامبک داشت جوری با هم متحد میشدن و مشغول استریم کردن میشدن که باور کردنی نبود که تا روز قبلش مثل سگ و گربه به هم میپریدن .

این بار هر دوشون برای بردن بلیط فن ساین امید زیادی داشتن ولی ظاهرا یری به اندازه ته خوش شانس نبود .

تهیونگ سرش رو به نشونه تائید تکون داد :

_ حس میکنم تا اون روز دووم نمیارم نونا ... قراره برم کوکی رو از نزدیک ببینم ... مث یه رویا میمونه ... سوهو هیونگ کجاست ؟ می خوام خودم این خبر خوب رو بهش بدم ...

سوهو برادر بزرگتر تهیونگ و همسر و نیمه آیرین و پزشک بود .

تهیونگ توی سوئیت کوچکی که طبقه بالای خونه برادرش بود زندگی میکرد و مصرانه هر ماه کرایه اش رو پرداخت میکرد با این که سوهو دلش نمی خواست اون پول رو که از حقوق اندک برادرش بود قبول کنه ولی چون نمی خواست به برادرش حس سربار بودن بده به ناچار پول رو میگرفت .

ولی مسئله وعده های غذایی چیز دیگه ای بود چون تهیونگ آشپز افتضاحی بود و آیرین حتی میترسید که اون صبحانه رو درست کنه و خودش رو مسموم کنه پس با اصرارهای زیاد زوج جوان تهیونگ سه وعده غذایی رو با اون دو نفر می خورد و با وجود شاد و سرزنده اش زندگی شون رو گرم میکرد .

آیرین در قابلمه در حال جوش رو برداشت و غذا رو چشید .

_ الانه که برسه ... برو دستات رو بشور الان میز رو میچینم .

تهیونگ با خوش حالی به طرف دست شویی رفت در حالی که زیر لب آهنگ دی ان ای رو زمزمه میکرد و حتی بعضی حرکات رقص رو هم انجام میداد .

Soulmates Band ( taekook _ canon )Donde viven las historias. Descúbrelo ahora