یه پلیس احمق بیش از اندازه توی کار های من دخالت میکنه و بنظر میاد چیزهایی فهمیده
متاسفم عزیزم اما من مجبورم برای رسیدنمون به هم ، آدم هایی رو از سر راهم بردارم .
این آدم ها آدم های اضافین .
هیچ کار دیگه ای جز دخالت کرد توی کار های ما ندارن .
من اونقدر آدم بدی نیستم که اون رو تنها بزارم . تنهایی بدترین مرگه .
اون کنار پسر تونل وحشتی استراحت میکنه . زیر سایه درخت و آسوده از ترس های دنیا .
................................................................................
ووت و کامنت یادتون نره
لاو یو
ŞİMDİ OKUDUĞUN
I killed someone for you [L.S]
Hayran Kurgu- من از ارتفاع میترسم اما چون دیوانه وار عاشقتم هر روز بخاطر تو این سقوط رو تجربه میکنم . [Completed] #sad 10