his eyes
اومدم سر کلاس با اجازه استاد نشستم استاد داشت درس میداد
لویی:پسر چی شد چیکارش کردی ؟
زین:هیچی ولش ارزش نداره واست تعریف کنم
ده دقیقه بعد اون پسره لیام اومد تو با اجازه معلم نشست سر جاش
اصلا به من نگاه نکرد با کاری که من باهاش کردم هه.....
سر کلاس اصلا حواسم نبود استاد زد به تخته و ازم خاست
که بیام و سوال حل کنم منم هیچی نمیدونستم رفتم پای
تخته و شانسی سوال حل کردم چون اصلا دوست نداشتم
پیش اون پسره لیام ضایع شم
چشمای اون پسر معصومیت گیرایی خاصی داره نمیتونم
ازش بگذرم اون خیلی آروم بر عکس من هیچ عکس العملی
نشون نمیده داره دیوونم میکنه .....
YOU ARE READING
unconditional love
Romance[completed ] از اونجایی شروع شد که پسر شیطون دانشگاه عاشق یه پسر آروم با جذبه میشه و این پسر شیطون هر کاری واسه جلب توجه پسر آروم با جذبه دانشگاه میکنه اما کی گفته داستان عشقشون بدون غم ناراحتییه؟؟؟؟. بر اساس یه داستان واقعی با تغییر شخصیت های داستا...