part 32

758 74 1
                                    

سه روز بعد
کلاس  network

لیام

چند روزی از وقتی که فهمیدم زین منو بخشیده میگذره و

وجدان سبک تری دارم و هم بیشتر عاشقش شدم اون دقیقا

شبیه حرفاشه بی پروا و مهربون و شیطون بامزه با صدای

زین که بغلم نشسته بود به خودم اومدم بهم گفت که استاد

اومده و همه از جامون بلند شدیم و بعد نشستیم  به حرفای

استاد گوش میدادم  زینم از قسط دستاشو روی رونام

میکشید حواسمو پرت خودش میکرد نمیزاشت درس گوش

کنم ما ته کلاس نشسته بودیم هیچ کس ما رو نمی دید

دستاشو گذاشت رو سینم و منو خمار خودش کرد با یه لحن

شیرین بهم گفت که دوست دارم منم از فرصت استفاده

کردمو وقتی هیچکس به اون بالا نیگا نمی کرد زین

چسبوندم به خودم لباشو میبوسیدمو با تمام توان میمکیدم

وقتی از هم جدا شدیم هر دو نفس نفس میزدیم خوبه که

کسی متوجه ما نشد

تو یه برگه یه چیزایی نوشتمو دادمش به زین

"زین مالیک تو مال منی

"زین مالیک تو مال منی

Ops! Esta imagem não segue nossas diretrizes de conteúdo. Para continuar a publicação, tente removê-la ou carregar outra.


هیچ کس بدون اجازه من حق نزدیک شدن به تو رو نداره

حق لمس بدن زیبات یا بغل کردن و یا هر چیز دیگه ای رو نداره

هیچ کس حق نداره تو رو مال خودش کنه چون تو مال منی "
زین: الان روم غیرتی شدی؟

بودم زین مالیک "چون من صاحبتم".......


unconditional loveOnde histórias criam vida. Descubra agora