Me:لیام و تهیونگ مست شده بودن ...
بدجوری مست شده بودنوسط حیاط ...
رو به روی درختا ...
چراغای روشن ...
لیامی که روی زمین شنا سوئدی میرفت ...
تهیونگی که پتو پیچ شده با دیش ماهواره و ملاقه طبل میزد...
اسپیکری که از ناکجا اباد پیدا کرده بودن و اهنگ سوباسا پخش میکرد...وضعیت زیباییه...مخصوصا اون قسمتیش که تهیونگ با دو انگشتش رو به درختا سوت میزد و با حرکت ملاقه و فرود اومدن اون روی سطح برامده ی دیش ماهواره درختهارو به تشویق کردن دعوت میکرد و لیام ورزشکار المپیکی بود که سعی داشت با دست خالی به زمین مشت بزنه و اونو سوراخ کنه ....
تهیونگ:بدو دلاووور بدووو قهرمان بدووو یه ملت چشمشون به توعه
تهیونگ همونطور که روی دیش ماهواره میزد سمت لیام برگشت و داد زد و دوباره رو درختا کردتهیونگ:حالا همه با هم موج مکزیکیییییی
گفت و روبه درختا با پتو دستاشو باز کرد و به بدنش موج داد
موزیک بلند همچنان ادامه داشت و صداش کل خونه رو گرفته بود...لیام:91..92...93.....
تهیونگ:هو هه هو هه هو هه هو ههه هوو هههه لیااام لیاممم
لیام:.94..95...96..97..
تهیونگ:بدووووو تشویق تشویققققق
لیام:98..99.....100..
لیام اخرین شناهای خودشو شمرد و روی زمین دراز کشید،تهیونگ صداشو کلفت کرد وملاقه روجلوی دهنش گرفت و شروع کرد به گزارشگری...تهیونگ:و الان نوبت میرسه به هیجان انگیز ترین بخش امروزمون،خب اقای پین شما چه حسی دارید حرفی دارید که بزنید؟
ملاقه رو سمت لیام که دراز کشیده بود و نفس نفس میزد گرفت
لیام:من میخوام ثابت کنم هیچی غیر ممکن نیست ....من میخوام با دست خالی به تفت برسم ...تهیونگ:پشماممممم
تهیونگ رو به روی پایه ی چراغ ایستاد و ملاقه رو جلوی دهنش گرفت
تهیونگ:همونطور که شنیدین لیام پین کشتی گیر قهارمون میخواد با دست خالی به نفت برسه پس با ما همراه باشید تا ببینیم که واقعا اینکارو میکنه یا نه ...کیم تهیونگ،خبرگذا....تهیونگ و لیام با شنیدن صدای باز شدن در صورتشونو چرخوندن و با دو تا چراغ سفید مواجه شدن ...
تهیونگ به لیام و لیام به تهیونگ نگاه کرد ...
لیام بلند شد و یدفعه بلند داد زد
لیام:فضاییا حمله کردنننننننننننن
و داد کشان با نهایت سرعت سمت خونه دویدتهیونگ با شنیدن حرف لیام پشت سر اون دادکشان با پتو سمت خونه فرار کرد
هر دو داد میزدن و توی خونه دور خودشون میچرخیدن .......
نایل بعد از رسیدن به دم در خونه از جلوش ریموت در اورد و دکمشو زد و منتظر باز شدن در موند
لویی:میگم این صدای چیه
هوسوک:اهنگ سوباساعه دیگهلویی:چرا باید از خونه صدا سوباسا بیاد
هوسوک:اهنگ سوباسا
لویی:همون ...
نایل:شاید همسایست
هری:اینجا کس دیگه ای به جز ما نیست
هری گفت و نگاهشو اطراف چرخوند
YOU ARE READING
soul killers[Z.M]،[L.S],[Vkook],[sope]
Fanfiction" or maybe your killers " _قاتلان روح_ قرار بود چطور شروع شه ... چطور باید تغییرش میداد... ولی حقیقت این بود که اون شروعش میکرد و ادامش به قلم کس دیگه یا کسایه دیگه ای نوشته میشد و اگه لیام اینو میدونست حتما شروع بهتری براش پیدا میکرد چون یجورایی ای...