_13_

95 23 47
                                    

Me:
_کلانتری 103چه مشکلی براتون پیش اومده؟

+یک نفر ناپدید شده... ی...یکی از دوستامون
.
.
.
.
.
یونگی نشسته بود و شقیقشو با دو تا انگشتش ماساژ میداد و به وراجی های سایمون که درخواست پیدا شدن هر چه زودتر راجر بود گوش میداد

سایمون روی میز کوبید و یونگی بهش نگاه کرد

سایمون:تو اصلا گوش میدی من چی میگم؟؟؟

یونگی:پووووف

سایمون:بله؟!

یونگی:ببین...یا تن لش فاکیتو از این اتاق میبری بیرون تا من به پرونده ی فاکیت برسم یا همینجا روی همین میز که ده دقیقه ای یبار داری میکوبی روش یطوری میکوبم داخلت که تا دو هفته خونه نشین شی..تفهیم شد؟؟؟

یونگی قسمت اخرو با صدای بلند گفت و باعث شد تن مرد بزرگتر بلرزه و با چشمهای گشاد شده بهش نگاه کنه

سایمون:توی این اداره ی کوفتی وظیفت چیه؟؟....مگه بیشتر از یه کارمند دوزاری ای؟؟...به نفعته که حرف گنده تر از دهنت نزنی !!

یونگی پوزخندی زد و از پشت میز بلند شد و رو به روی سایمون که بلند شده بود ایستاد

یونگی:واقعا بخاطر رفتار بدم معذرت میخوام

سایمون لبخندی از روی پیروزی زد و باعث شد پوزخند یونگی پررنگ تر بشه

یونگی :پیرمرد بیچاره....

سایمون: چی؟!

یونگی با زانو وسط پای سایمون کوبید و سایمون داد بلندی از دردکشید و خم شد

یونگی سمت میزش رفت و کت و کیفش رو برداشت و نگاهی به سایمون انداخت که از درد تو خودش میپیچید و از اتاق بیرون زد و رو به ماموری که پشت میز کوچیکش نشسته بود کرد

یونگی:داخل اتاق فکر کنم یکی به کمک احتیاج داره!!

یونگی گفت و سمت در خروجی رفت که با صدای راشل سمتش برگشت

یونگی:چته؟

راشل:قربان گزارش ناپدید شدن یکی شده ..

یونگی اخم ریزی کرد

یونگی:مشخصاتش...؟

راشل: چیز زیادی نگفتن فقط ادرس جایی که اخرین بار بود رو دادن و اسمش که...

راشل پرونده ی روی میز رو برداشت و بعد از ورق زدنش رو به یونگی کرد

راشل:...لیام...لیام پین

Yoongi:

پرونده رو از دست راشل کشیدم و بهش نگاه کردم

لیام پین
گزارش ناپدید شدن در خانه ی هری استایلز ساعت دوازده و یک دقیقه ی ظهر..؟!
اون مظنون اصلی پرونده ی راجره الان خودشم ناپدید شده؟

soul killers[Z.M]،[L.S],[Vkook],[sope]Onde histórias criam vida. Descubra agora