Louis as a secretary

937 225 385
                                    

اگه فکر کردین یه دونه ناخن برام مونده که بهش لاک بزنم سخت در اشتباهید ... البته اینم بگم من اصلا دوست ندارم رو ناخن هام لاک بزنم ... بس که کوتاهن , چون همیشه از ته میگیرمشون گاهیم میجوم

هنوز تو فکر خرابکاری هستم که تو اتاق انجام دادم , بنظرتون فهمید هول شدم ?!... شاید نفهمیده

خب وارد مرحله گول زدن خود میشم و میگم نفهمیده بلکه دل بکار بدم و کار های اقای استایلز و درست کنم
گاهی پشت سر هم تلفن های روی میز زنگ میخوردن و مجبور میشدم حرف هاشونو رو برگه های جلوی دستم بنویسم
گاهی اوضاع اروم میشد و همون برگه های نوشته شده رو مرتب کردم ...

دوتا از برگه هارو گرفتمو بعد اینکه در زدم وارد اتاق ادوارد شدم

:اقای استایلز ...

ادوارد سرشو از تو لپتاپش دراورد و نگاهی به من کرد , یه جوری انگار تعجب کرده اما چیزی نگفت و ازم خواست کارمو بگم

:منشی اقای .. پولسکان ! زنگ زد و گفت برای امشب یه وقت خارج از ساعت اداری بذارید تا همو ببینید

چیزی نگفت پس دومی رو هم براش خوندم

:از شرکت ژیاو  درخواست افزایش شعبه رو دادن , گفتن میتونن دو شعبه ی دیگه تو شیاوشنگ و ... لودانگ ! داشته باشن

تا حالا تو عمرم فکر نمیکردم لب و زبونم ماهیچه داشته باشیه تا وقتی این کلمات قلنبه سلنبه رو خوندم و به معنای واقعی کلمه بفاک رفتم

:به مک کین بگو چک کنه ظرفیت هارو بسنجه , بعد باهاشون تماس بگیره ... به منشی اقای پولسکان زنگ بزن و بگو وقتشون پره

:شبتون پره?

:باید بهت توضیح بدم ?

کاملا حق داره , این چه سوالی بود من کردم ?
نگاهمو از صورتش گرفتمو خواستم خیلی زیرپوستی در برم که صدام کرد

:دفعه ی دیگه که در زدی صبر کن بهت اجازه بدم بیای تو

عااا پس برا همین وقتی اومدم تو اتاقش تعجب کرد !

:متاسفم من زیاد وارد نیستم !

:وقتی وارد اتاق پدر و مادرت میشی سرتو میندازی پایین ?

:مادرم معمولا خونه نیست و مای دد ? i need a daddy

:چی?

:daddy

فکر کردی الان میگم هیچی? من تا تورو مال خود نکنم ول کن نیستم

:اوکی ... عام میتونی بری

یکم با چشمام عشوه رفتمو برگه هامو تو دستم گرفتم و از اتاق که بیرون اومدم , سعی کردم کونمو بدم عقب که قشنگ تو چشم باشه و ... بزرگترین غلط دنیا رو کردم

Me & YouWhere stories live. Discover now