درست کنار من ... اره باورش سخته شاید برای همین بعد یه سکس عالی من هنوز نخوابیدم و به اون خیره ام
ادوارد کنار من خوابید , دستش هنوز رو سینه امه , جاییکه تیکه ی یخ و روی پوستم مبکشید تا اب بشه
و من? هنوز تکون نخوردم
جز اینکه سرمو سمتش چرخوندمو به صورت بی نهایت جذابش خیره شدم , دارم دیوونه میشم این و میفهمم
با نگاه کردن به پوستش دوست دارم گازش بگیرم , با نگاه کردن به لبهاش دوست دارم ببوسمش با نگاه به سینه اش دلم میخواد بغلش کنم , ....
و حالا که کنارم خوابیده!
اون قسمت حریص وجودم اروم ارومه, دلم میخواد نفس های عمیقش با این صورت اروم به خواب رفته ...هر صبح سهم خودم باشه
...............
حس کردم چیزی کنارم تکون خورد
مطمئن بود ادوارد برای رفتن به سر کار بیدار شده خیلی خوابم میومد , تقریبا تا دم دمای صبح بیدار بودم
بخشی از من داشت تصور میکرد ادوارد الان چیکار میکنی و چشم های بسته ای که باز نمیشد التماس میکرد بخوابم
اما این فقط تا لحظه ای زول کشید که اون لمس عجیب به پیشونیم رسید
لبهای داغ ادوارد بود که پیشونیمو بوسید شاید قلبم تحملشو نداشت وقتی انقدر خالصانه علاقه رو چشید !
دیوانه وار میکوبید اما نفسم حبس شده بود
باید نفس میکشیدم باید عادی جلوه میکردم , اون نباید معذب میشد شاید نمیخواست من متوجه بشم
:بیداری بیبی?
چشمامو وا کردم و تو دلم تا تونستم به خودم فحش دادم
چرا سریع چشامو باز کردم!?
: سان شاین , هنوز زوده بیدار شی ... بیشتر استراحت کن برای نهار چیزی نفرست باید برم کانزاس , برای شام میریم بیرون باشه?
کانزاس!
درسته خیلی از اینجا دوره اما یه کشور دیگه نیست ... فقطم تا شب طول میکشه
:باشه ددی
لبخندش , چطور به ادم حتی وقتی از خواب پا میشه انقدر جذابه!
...................
روزها میگذشتن , روزهای خوب
فکر نمیکردم بعد سختی هایی که کشیدم , بعد تغییر هایی که با ریسک زیاد به زندگیم دادم ... بلاخره بتونم خوشحال باشم
حالا جدای از اینکه فقط عاشق یه نفرم و فقط یه نفر تو زندگیمه
جدای از اینکه دیگه سردرگم نیستم و بلاخره میدونم چیکار دارم میکنم
من بلاخره یه شغل پیدا کردم ...یه دفتر دارم , درسته ادوارد کمکم کرد اما اینجا مال خودمه
دفتر مشاوره روابط جنسی , برعکس اسمش خیلی شلوغ و پر رفت و امده ... گاهی حتی پسر بچه ی ۱۳ ساله میاد و وقت میگیره!
دوره زمونه ی عجیبی شده اما ... میدونم بلاخره اونها هم مسیر درست زندگیشونو پیدا میکنن
ESTÁS LEYENDO
Me & You
Fanfic❌COMPLETE❌ Edward styles💚 Louis 💙 ژانر :طنز _رومنس اجتماعی این داستان زندگی من با یه دیوونه اس میخوای بخونی?
