🍁نام فیک: My baby shot me down 🍁کاپل: چانبک 🍁ژانر: رمنس، انگست، روزمره 🍁محدودیت سنی: +۱۸ همه ی زخم ها یک روزی خوب میشوند بعضی ها زودتر، بی درد تر ، بی هیچ ردی از بین میروند.. یک روز صبح که لباس میپوشی متوجه میشوی اثری از آن نیست. بعضی زخم ها عمیقترند، ملتهبند، درد دارند، با هر لمس بی هوا سوزشی از زبری روی زخم شروع میشود ریشه میزند به اعصاب دستانت به اعصاب زانوانت به شقیقه ها به ماهیچه های قلبت به چشمانت به کیسه های اشکی گوشه ی چشمانت.. شب ها..به پهلوی راست میخوابی و مراقبی سرباز نکنند.. روزها..روی ان را خوب میپوشانی دلت نمیخواهد کسی زخمت را ببیند دلت نمیخواهد کسی چیزی بپرسد. میدانی انجاست ولی با همه درد و سوزشش دلت می خواهد فراموشش کنی. یک روز صبح که لباس میپوشی متوجه میشوی از زخماهایت تنها خطوط کج و معوج صورتی رنگ مانده و از دردهایت یک یاداوری محو از حسی که مدتها گریبان گیرت بود و حالا دیگر نیست. دیگر نیاز به پنهان کردن هیچ چیزی نداری. از خانه بیرون میزنی. نفسی تازه میکنی. دیگر از خودت و زخم هایت نمیترسی از ادمهایی که زخمی ات میکنند نمیترسی. میدانی همه ی زخم ها یک روز خوب میشوند. حتی آنهایی که از عزیزترین هایت خورده ای.. *نیکی فیروزکوهی