خلاصه:تهیونگ پسری که همیشه به خاطره بنیه ی ضعیف و سو تغذیه ای که داشته،مورد آزار و اذیت و تمسخره بچه های مدرسه قرار میگیره اما هیچکدوم از اونها نفهمیدن چه زخمی رو روی روحش به جا گذاشتن. زخمی که ثمره اش ساخت ماده ای شد که زندگیش روتغییر داد ... از روزی که جئون ها وارد زندگیش شدن همه چیز پیچیده تر از چیزی شد که فکرش رو میکرد و اونجا بود که زندگی برای اون به یک مکان مهیج و استرس زا تبدیل شد! هر دو سعی در مخفی کردن رازهاشون داشتن اما چی میشه اگه خیلی ساده رازها فاش بشن؟ چطوری میتونستن جلوی سرنوشتی که داشت کنترلشون میکرد رو بگیرن؟ ___________________________________________ _نظرت راجبه برادر جدیدت چیه؟ همین سوال یهویی برای شوک شدن تهیونگ کافی بود. واقعا چه جوابی باید به قیافه ی بشاش مادرش میداد...اون خیلی مرموز و عجیبه؟؟؟ وقتی به چشم کورش نگاه میکنم میترسم؟؟ آهی تو فکرش کشیدو لبی تر کرد.همزمان که لباس هاش رو عوض میکرد؛لبخند فیکی زد و جواب داد: +خوبه!!عاممم فقط یکم اخلاقش خاصه همین..مطمئنا باهاش کنار میام...اره!!!.جونگ کوک پسر خوبیه. _______________________ writer:Demo Couple:KOOKV،SOPE Genre: romance, sciencefiction,smut,dram,angst _______________________