پسر کوچیکتری که روی پاهاش نشسته بود رو نگاه میکرد سرشو نزدیک اورد و لباشو مکید و اروم دست های گرمی رو روی کش باکسرش حس کرد و نیشخندی زد و رونای پسر رو مالش میداد و اروم شروع به زمزمه کرد: +خرگوش خوشگلم چی میخوای... پسر با بی تابی گفت: _لمسم کن. پسر بزرگتر تنها باکسری که تن پسر بود رو دراورد و شروع به لمسش کرد و مکیدن گردن سفید شد و فقط ناله اون پسر به گوش میرسید: _اههه بیشتر دا.. دارم... میام و سرعت دستاش رو بیشتر کرد و پشت بندش زمزمه کرد: +واسه ددی بیا خوشگلم اههه. ........ چی میشه اگه یک شبه هم اتاقی کیم تهیونگ گم بشه هم اتاقی ضعیف و زشت و لاغر بدرد نخورش . کیم هم از خداشه ولی یک هم اتاقی جدید پیدا میشه یک دردسر کامل برای ذهن تهیونگ به اسم جئون جونگ کوک ذهنش همش رویا های داغ و شیرین رو بهش تحویل میداد و باید چکار میکرد ..... +هم اتاقی من گم شده و من دیگه نمیخوام دیگه با کسی هم اتاقی شم. ~کیم تو مشخص نمیکنی و الان یک هم اتاقی جدید داری اگه ببینم از پا خطا کردی از اینجا پرتت میکنم و حالا از اتاقم گم شووو کیم .... .... کاپل: تهکوک کاپل فرعی: یونمین، نامجین ژانر: مدرسه ای، روز مرگی، اسمات، عاشقانه، au زمان اپ:(نامشخص) ••••••♡••••••