part 15

1.8K 171 19
                                    

(جیمین )

یکم روی رایحه کوک تمرکز کردم و حالم از
قبل بهتر شد یا که تهیونگ داد کشید

#یاااا من نمیتونم کوک بیا بچتو بگیر
من برم هوا خوری

کوکم متقابل جواب داد

_منم میام زیادی تهوع اوره

با اخم داد آرومی زدم و بچه رو از کوک گرفتم

+احمقا من چی ایششش برید
گمشید

_جیمین تو جای ما نیستی بدونی چقدر
حالمون بده لطفا کم غرغر کن

با تعجب رو به کوک جواب دادم


+که اینطور گمشید تا نیومدم دهن هر
دو‌ تون رو کاه گل نگرفتم

و روم برگردوندم شروع به ناز کردن بچه
کردم که با زمزمه ی کوک به شدت ناراحت شدم

_خدایی امگای دختر کم تر غر غر
می‌کنه نمی‌دونم چرا عاشق جیمین شدم

#میگم بین خودمون امگا مرد و زن
فرقی هم دارن ؟؟

_نه فقط زنه جا دیک سوراخ داره همین



با عصبانیت و ناراحتی دندون هام رو هم
فشار دادم که اینطور ته خان ها ی کاری بکنم
از اون سرتون ناپیدا مخصوصا تو کوک برات دارم



(یک هفته بعد جیمین )

با کمکم کوک از خروجی بیمارستان می‌رفتیم
سمت ماشین درد خیلی زیادی داشتم ولی خب
قابل تحمل بود رسیدیم به ماشین و همین که
سوار شدیم گوشی کوک زنگ خورد تماس وصل
کرد و شروع به حرف زدن کرد

_عزیزم حتما حتما میام قول دادم
بهت الان پیش جیمینم بعدا حرف می‌زنیم عزیزم

چی کی بود که کوک اونو عزیزم صدا میزد
اصلا چرا نمیخواست من مکالمش بفهمم
نکنه داره بهم خیانت می‌کنه نه نمیشه
اصلا اصلا جیمین این فکرای مسخره چیه
آخه اوفففف تا به خودم امدم متوجه شدم
که چشمام خیس از قطره های کوچیک اشکه
و سریع پاکشون کردم و سرم به شیشه تکیه دادم
به مین جو کوچولوم خیره شدم


(کوک)

یکم اذیت کردن جیم که بد نبود بود
ی یوگیوم عنتر قشنگ پایه همه چیز بازیا
خودشه از ماشین پیاده شدم تا راحت تر
حرف بزنم ی نگاهی به جیمین کردم تو فکر بود

#چی شد حرص خورد


_اره چجورم

@عنتررررر چرا همسرت اذیت میکنی
این بود. آرمان های همسری گرگ بد ترکیب :|


_یااا هیونگ بزار یکم حال کنم این همه من
اذیت کرده حالا خودش یکم اذیت بشه


ی نگاه دیگه بهش انداختم فاک داشت
گریه میکرد ؟؟؟؟؟؟؟؟


_هیونگ سه شد داره گریه میکنههههه


@نتیجه ی نقشه های چسخل
گونه تو و یوگیوم همین میشه فرزندم همین :|

_هیونگگ من برم باید کلی منت کشی کنم بای


سریع سوار شدم و بهش نگاه کردم اوه خدا
ازم ناراحت شده این موچی

_موچیم



+هم



_چیزی شده ؟

+ نه چیزی شده عزیزممم نه عزیزممم
چیزی نشده عزیزممم

از خنده به سرفه افتاده بود لعنتی عزیززم
چه خوب میومد


+به چی میخندی بز کوهی هان عزیزم
کدوم خری بود عنتر خرگوش نما


با سرفه جواب دادم



_اوففف لعنتی جیمین عزیزم خیلی
سمی می‌دونی عزیزممم خدااا بابا اون
یوگیوم خر بود


با تعجب چند دقیقه نگاهم کرد و گفت


+همون دوست بتات


_اره تو از کجا میشناسیش


+بکهیون دهنمو سرویس کرد از
بس دربارش گفت :|


_روش کراشه لعنتی



(جیمین )




با عصبانیت ناشی از باز اذیت کردنم
داد بلندی میون راه کشیدم که بچه به گریه
افتاد



+تووووو تووو ی عوضییی جئون
فک میکنی حرفای توی بیمارستانت
نشنیدم که امگا دختر بهتره آره باشه
باشه



_جیمین عزیزم فدات شم شوخی بود


+برو خودت خر کن



_بیا حالا بیا جمعش کن :|

سرم برگردوندم دارم برات که میخوای
من حرص بدی آره دارم برات مستر :))))



(کوک)


بعد اینکه جیمین نهادم خونه سریع
رفتم سمت سالنی که برای سوپرایز
کردنش گرفته بودم وقتی رسیدم
به تمام چیزا نگاه کردم همه چیز درست
و کامل بود :)



(جیمین)


همین طور که بچه رو آروم میکردم
گوشیم زنگ خورد اوففف الان چه وقت
زنگ‌ خوردنه جواب دادم

+الو بفرمایید

#جیمین شی


+اه چانیول شی چیزی شده
بهم زنگ زدی


#جیمین شی چیزی که میگم
به کوک الان امشب نمیگی


+چی خب ...خب برای چی ؟؟؟



#تسلیت میگم جیمین شی
آقای جئون جونش برای
محافظ از شما داد دیگه در امانید
هیچ قبیله ای به شما نزدیک نمیشه :)


چی؟؟؟



______________________________________

اینم بعد کلی آپ کردم امیدوارم نهایت لذت رو ازش ببرید 😺❤

love And Winter ❄️:)#kookminWhere stories live. Discover now