part10

2.3K 203 18
                                    

(کوک)

دو هفته بود دو هفته که جیمین کنارم نبود دو هفته بود
نفس کشیدن برام سخت بود دو هفته بود تنها امید زندگیم دوتا دست کوچولو و ی بدن بی جون زیر
دستگاه های ای سی یو بود الان تازه به حرف پدر بزرگ
رسیدم(ی گرگینه مهم تر از جونش خانوادشه چون به
اونا وابستس اگه اونا نباشن تو هم نیستی) من
بدون جیمین چیکاسر کنم مسخره اینجاست منی
بدون جیمین وجود خارجی نداره:)

با صدای گریه مین جو سریع بلند شدم رفتم سمت گهوارش اروم‌ اون بدن تپل و سفید از گهواره بیرون
آوردم اروم تو بغلم گرفتم اروم شروع به تکون دادنش
تو بغلم کردم کم کم اروم شد رو به صورت غرق خوابش
گفتم

+تو هم پاپا جیمینی میخوای آره تو هم مثل من دل تنگی
آره

اروم لبخندی تو خواب زد چقدر تو شبیه جیمینی
لبخندت لبات همه چیت چرا اون تهیونگ میگه
شبیه منی هم چرا اروم کنار خودم رو تخت نهادمش
و بهش خیره شدم تا کم کم چشمام گرم شد خوابم برد

سریع با صدای گریه ی مین جو بیدار شدم اه بچه بسه
با فهمیدن اینکه خراب کاری کرده بلند شدم ی پوشک
برداشتم غر غر کنان شروع به عوض کردنش کردم

+آخه توله گرگ الان موقع اینکاراست نمیزاری آدم
درستی بخوابه

بعد عوض کردنش بغلش کردم آروم روی تخت نشستم رو سینم
گذاشتمش خوابیدم.

اروم دستا سردش تو دستام میگیرم

+جیمین شی قست نداری بلند شی تا کی عذابم میده
تا کی میخوای تا مرز مرگ ببریم آخه چقدر بی رحمی تو

اشکام ناخداگاه شروع به ریختن کرد

+جیمین شی خودت عتراض میکردی چرا یه هفته نبودم
منم میگم چرا دو هفته است نیستییییییی من با مین جو
تنها گذاشتی جواب بده لعنتی بگو جیمین چرا نیستی جیمین
دلم برات تنگ شده برای بو کردنت برای بغل کردنت جیمین
دلم برات تنگ شده:)

_وقت ملاقات تمامه آقای جئون

اشکام پاک کردم با بی میلی از کنار جیمین بلند شدم
رفتم بیرون ، بعد از در آوردن لباس مخصوص ای سی یو
به پدر بزرگ زنگ زدم هنوزم در گیر جنگ بین قبیله ها
بود منم همون جور که گفته بود کشیدم کنار اولش دلم
میخواستم باشم ولی الان میبینم نه حوصله اش دارم
با ی مشت احمق حذف بزنم نه وقته شو به لطف
مین جو حتی تو خونه کار میکنم خیلی میگذره اینجوری

+پدر بزرگ

_سلام پسرم چطوری

+خوبم امده بودم ملاقات جیمین

_هنوزم بهوش نیومده

با بغض جواب دادم

+هنوز نه

_مرد جوان خودت نباز مطمعن باش که بهوش میاد
خودت جمع کن الان فقط به دخترت فک کن چون جیمین
زیر نظر دکتر هاست الان بچه ات بهت نیاز داره

+چ..چشم پدر بزرگ

_بهت افتخار میکنم پسرم

لبخند ملیحی زدم

+ممنون پدر بزرگ

گوشی قطع کردم رفتم سمت ماشین باید سریع بر میگشتم خونه آخه چرا تهیونگ با مین جو

(تهیونگ)

یا اکبر عبدی مین جو این چه وضعه ریدنه اخههه
خدا به داد کوک برسه با این وضعیت سریع
پوشکش عوض کردم شیشه شیر نهادم دهنش بعد از
اینکه سیر شد اروم کمرش مالش دادم کن زارتتتتتتت
بالا اوردددد روممممممم خدااااا لعنتت کنه پارک جیمین
فقط بلند شو تو فقط بلند شووووو من جرتتتت میدم
جرتتتتتتت

ببخشید اگه کمه حیححح 😞💔
همین در دستانم بود 💔🖐️

لاو یو گایز ❤️

love And Winter ❄️:)#kookminWhere stories live. Discover now