ووت و کامنت یادتون نره!!🌟
.
.
.
همونطور هری دست به سینه شد و به کفشهاش نگاه کرد، لویی بهش خیره شد. کمی قبلتر که برای اولین بار همدیگر رو دیدند، خیلی تحت تاثیر چهرهش قرار گرفت؛ اونقدر که متوجه نشد هری اون هودیای که براش فرستاده رو به تن داره.
بهش لبخند لطیفی زد، قبل از اینکه نایل شروع به صحبت کنه.
"مطمئنی؟ میدونم که مدتها منتظر این کنسرت بودی." اون گفت، و لویی به یاد آورد که هری درخواست کرده بود که به خونه بره.
"متاسفم هری. لطفا خونه نرو، متاسفم. نمی خواستم کنسرت رو برات خراب کنم. فقط میخواستم غافلگیرت کنم و ببینمت." لویی آهی کشید قبل از اینکه ادامه بده، "حالا تنها میذارمت، اگر این چیزی هست که میخوای. به جایگاه نشستنم برمیگردم که احتمال خیلی از جایگاهِ تو دوره. تو میتونی به لذت بردن از کنسرت ادامه بدی و فراموش کنی که من حتی اینجام."
هری همچنان به خیره شدن به زمین ادامه و سرش رو تکون داد، "باشه." زمزمه کرد.
خیالِ لویی راحت شده بود چون با این وجود که قلبش بخاطر اینکه هری نمیخواست نزدیکش باشه، به درد اومده بود، حداقل میتونست بمونه و کنسرت رو تا آخر تماشا کنه.
"پس بریم." نایل گفت و هری رو همراه خودش کشوند تا بتونه کمی بیشتر بمونه و به لویی چیزی بگه.
"متاسفم، امیدوارم بودم که اوضاع برای هر دو نفرتون خوب پیش بره. خوشحال شدم که دیدمت، بعدا بههم پیام میدیم." نایل به آرومی گفت و لویی لبخند کوچکی بهش تحویل و سرش رو تکون داد.
نایل در جواب بهش لبخندی زد، قبل از اینکه هری رو به راهرو برده و اون رو به کنسرت پرسروصدایی که در جریان بود، برگردونه. لویی، دستش رو داخل موهاش برد و به خودش فشار آورد که گریه نکنه.
چند دقیقه بعد، خودش رو به زین و لیام رسوند که درحالی که لبخندی بر لب داشتند، بازوانشون رو اطراف همدیگر گذاشته بودند و همراه با ریتم آهنگ This = Love حرکت میکردند. جمعیت حاضر هم همراه با ریتم آهنگ حرکت کرده و میرقصیدند و با متن آهنگ همراهی و همخوانی میکردند.
زین، اولین کسی بود که متوجه حضورش شد، و خودش رو بهش نزدیک کرد و دم گوشش زمزمه کرد، "کجا رفته بودی؟"
لویی نمیخواست اون لحظه رو با خبرهای ناراحت کنندهش از بین ببره، پس دستی براش تکون داد و پیجوندش و شروع کرد به خواندن. زین لبخندی زد و کمرش رو گرفت تا هر سه نفرشون بتونند باهم با ریتم آهنگ حرکت کنند.
YOU ARE READING
Insecure Texting [L.S] (Persian Translation)
Fanfictionbabyhoneyharry: تو ازم خوشت میاد فقط چون چیزی که تو شلوارم هست رو میخوای cockytommo: نه، بخاطر این هم ازت خوشم میاد که تو اون شلوار یه دیک داری😏 . . . هری کمبود اعتمادبنفس داره و از همهچیز درباره خودش متنفره. اما در وبسایتی برای پیدا کردن دوستان...