cockytommo: سلام
babyhoneyharry: سلام
cockytommo: پسر موردعلاقه من داره چی کار می کنه؟
babyhoneyharry:
موردعلاقه، مم... این یعنی پسرای دیگه ای هم هستندcockytommo: حسودیت شد؟ 😏
babyhoneyharry:
نه، چون من هم یه 'پسر موردعلاقه' دارم که اون، تو نیستیcockytommo: اون کیه 😡
babyhoneyharry: حسودیت شد؟ 😏
cockytommo:
babyhoneyharry: 😋
cockytommo:
می دونم داری دروغ میگی، من پسر موردعلاقه توعمbabyhoneyharry: باشه، حسودک
cockytommo:
خدافظ، دارم میرم با پسرای دیگه م صحبت بکنم😤babyhoneyharry: خدافظ 👋
_____ چت جدید با horannandos _______________
cockytommo: سلام
horannandos: چخبرا رفیق
cockytommo:
چیز خاصی نیست، روزت تا الان چطور بود؟horannandos:
وحشتناک خسته کننده! کالج سخت و طاقت فرساستcockytommo: اوه تو هنوز تو کالجی، چند سالته؟
horannandos: من 18 ام، تو چطور رفیق؟
cockytommo: من 19 ام
horannandos: پدربزرگ 👴
cockytommo: چی! من فقط یک سال بزرگترم
horannandos: دقیقا یه پدربزرگی
cockytommo: !عذر می خوام؟
horannandos: lol
cockytommo:
منظورم این هست که من شبیه یه پدربزرگم؟ 😤
YOU ARE READING
Insecure Texting [L.S] (Persian Translation)
Fanfictionbabyhoneyharry: تو ازم خوشت میاد فقط چون چیزی که تو شلوارم هست رو میخوای cockytommo: نه، بخاطر این هم ازت خوشم میاد که تو اون شلوار یه دیک داری😏 . . . هری کمبود اعتمادبنفس داره و از همهچیز درباره خودش متنفره. اما در وبسایتی برای پیدا کردن دوستان...