ووت و کامنت یادتون نره!! 🌟
.
.
.
cockytommo: !!نایل
niallergolfs: عذر میخوام، داشتم با کسی صحبت میکردم
cockytommo: قضیه چیه؟ هری حالش خوبه؟؟
niallergolfs:
راستش، زندهست. اما نمیتونم بگم که حالش حتما خوبه، حداقل نه الان.cockytommo:
میشه از مشکوک بودن دست برداری و بهم بگی چه خبره، قبل از اینکه از نگرانی عملا منفجر بشم؟niallergolfs:
ببخشید، باشه؛ خب، من هری رو پیاده کردم و نمیدونم چه اتفاقی افتاد اما حدود یک ساعت پیش، خواهرش باهام تماس گرفت و بهم گفت که هری الان بیمارستانه و اینکه ازم میخوان که بیام و باهاش صحبت کنم چون با هیچکسی صحبت نمیکنه. پس خودم رو خیلی سریع اونجا رسوندم و وقتی وارد اتاقش شدم، دیدم که هری به شدت و خیلی بدجور کتک خورده، و کبودیهایی روی صورتش شکل گرفتند. و بعد، بهم گفتند که دنده چپش خیلی بد آسیب دیده، درحدی که نزدیک بود بشکنه.cockytommo: !دقیقا چه فاکی؟!؟
niallergolfs:
خیلی بد بود، لویی. من عملا زدم زیر گریه و بعد، هری شروع کرد به گریه کردن، و ازش خواهش میکردم که بهم بگه چه کسی این بلا رو سرش آورده. راستش من همون موقع هم میتونستم حدس بزنم چه کسی دست به چنین کاری زده اما وقتی گفت که کارِ چیس بوده، میخواستم بدوئم و برم اون فلانشده رو با دستای خودم به قتل برسونم. اما لازم بود که پیش هری بمونم. بعد از کلی خواهش و تمنا، مجبورش کردم به مادر و خواهرش حقیقت رو بگه و الان دارند مراحل پُر کردن فرم پلیس و رویه قانونی رو دنبال میکنند. و هری قراره که شب، بیمارستان بمونه تا مطمئن بشیم که سروکلهی چیس پیدا نشه و چون میخوان مطمئن بشن که حالِ هری خوبه.cockytommo:
من همین الان دارم عملا سوار قطار میشم که اون فلانشده رو بُکُشم.
cockytommo:
لعنت... ارزش هری خیلی بیشتر از اینهاست!! هنوز اونجا پیشش هستی؟niallergolfs: آره، بزودی مجبورم میکنند که برم
cockytommo:
میتونم بهت زنگ بزنم که بتونم باهاش صحبت کنم؟niallergolfs:
آره، فکر کنم صحبت کردن با تو باعث بشه حالش یکم بهتر بشه اما برای اینکه مطمئن بشم، از خودش میپرسم.cockytommo:
آره، لطفا ازش بپرس. کاملا درک میکنم اگر نخواد این کار رو بکنه.niallergolfs: بسیار خب، میتونی بهش زنگ بزنی
•~•~•~•~•
لویی به سرعت آیکونِ تماس، که در گوشه سمت چپِ چت بود، رو لمس کرد تا تماس بگیره. چند بار بوق خورد، تا اینکه تونست صدایی از اون سمت خط بشنوه.
CZYTASZ
Insecure Texting [L.S] (Persian Translation)
Fanfictionbabyhoneyharry: تو ازم خوشت میاد فقط چون چیزی که تو شلوارم هست رو میخوای cockytommo: نه، بخاطر این هم ازت خوشم میاد که تو اون شلوار یه دیک داری😏 . . . هری کمبود اعتمادبنفس داره و از همهچیز درباره خودش متنفره. اما در وبسایتی برای پیدا کردن دوستان...