nandoshoran: هععیی تومو
cockytommo: چخبرا هوران
nandoshoran:
هیچ، خبر خاصی نیست. فقط می خواستم بهت سری بزنم و ازت یه چیزی بپرسم.cockytommo: می خواستی چه چیزی بپرسی؟
nandoshoran:
مثلا داریم احوال پرسی می کنیما!! 😤 حالت چطوره رفیق؟cockytommo:
آره رفیق، من حالم خوبه. تو چطوری؟
nandoshoran:
من خوبم ولی یکم احساس کسالت می کنم 🤧cockytommo:
عاوه... امیدوارم هرچه زودتر بهتر بشی، بچه ایرلندی خفن.nandoshoran: از کجا می دونستی من ایرلندیم ☺
cockytommo:
ما همدیگر رو تو اینستاگرام فالو می کنیم و بیوی تو، بیچ جذاب، اینه که: "من رو ببوسید، من ایرلندیم 🍀😚"nandoshoran:
اوه درسته. گمونم الان بهتر از شرش خلاص بشم می دونی، چون دوست پسر دارم و ایناcockytommo:
خببب، میشه الان ازم سوال رو بپرسی؟؟nandoshoran: با هری صحبت کردی؟
cockytommo:
آره، ما دیشب به هم پیام دادیم ولی اون هنوز خوابیده و من دلم براش تنگ شده 🥺cockytommo: چطور؟
nandoshoran:
اون دارم من رو نادیده می گیره 😔 فقط بخاطر اینکه بهش گفتم که باید با چیس احمق بهم بزنه 🙄cockytommo: چه اتفاقی افتاده؟
nandoshoran:
راستش بهش گفتم که چیس سمی و مخرب رو ترک بکنه و اون خیلی ناراحت شد و گفت که من کسی هستم که سمی و مخربه چون زمانی که خوشحاله، ازش حمایت نمی کنم.nandoshoran:
اون فکر می کنه که اگر فکر بکنه من برای ثانیه ای واقعا باور بکنم که اون "خوشحال" عه، یه دروغگوی شاخدارم.nandoshoran:
پس البته که دقیقا همون رو بهش گفتم و بعد، اون خونه م رو، مثل دراما کوئینی که هست، ترک کرد 🙄nandoshoran:
تو مدرسه ازم دوری می کنه و به هیچ کدوم از پیام ها یا تماس هام جواب نمیده 😔nandoshoran:
و من فقط یه جورایی دلم برای دوست صمیمیم تنگ شده-
YOU ARE READING
Insecure Texting [L.S] (Persian Translation)
Fanfictionbabyhoneyharry: تو ازم خوشت میاد فقط چون چیزی که تو شلوارم هست رو میخوای cockytommo: نه، بخاطر این هم ازت خوشم میاد که تو اون شلوار یه دیک داری😏 . . . هری کمبود اعتمادبنفس داره و از همهچیز درباره خودش متنفره. اما در وبسایتی برای پیدا کردن دوستان...