ته تانیک
عی تو پسر
صاک خیس میخوای ؟کوکی ک میخوای
صاک خیس چیه؟
احساس خوب ینداذم که سرچش کنمته تانیک
من خیلی خوب انجامش میدما ( ̄▽ ̄;)کوکی ک میخوای
یادت میاد موقعی که درباره غریبه ها حرف زدم؟ته تانیک
فقط میخواستم این مود رو عوض کنم"چه مودی" جانگ کوک از خودش پرسید
کوکی ک میخوای
چه مودی؟ من هیچ مود خاصی ندارمته تانیک
عو بیبی بوی فک نکنی من گی عی چیزیم
فقط الان خیلی دلم میخواد دیکک یکیو صاک بزنمکوکی ک میخوای
اوکی ولی دیکک یا صاک چیه؟ من گیج شدمته تانیک
وایی گاد
نمیدونی دیک چیه؟
ساک زدن رو ک دیگه میدونی؟"دیک؟"
جانگ کوک بلند گفت و پرسید"سرچ کردن چیزی ازم کم نمیکنه"پیش خودش گفت.ولی وایسا فعلا جوابشو بدم. و ی گوشه ذهنش نوشت ک بعدا نگا کنه ببینه دیک چیه.کوکی ک میخوای
او عاره میدونی ساک چیه
من همیشه ابنبات چوبی میخورم.ته تانیک
اوه مایی گاددد چقد صاف و سادهه...
تقریبا شب شده بود و جانگ کوک حوصلش سررفته بود در حالی ک به سقف زل زده بود خاطرات روزش رو مرور میکرد.همینجور که فکر میکرد یادش اومد ک میخواست معنی کلمه "دیک" رو در بیاره
بانی کوچولو قصه ما لپتاپش رو روشن کرد و داخل گوگل نوشت "معنی دیک"
YOU ARE READING
[𝐒𝐭𝐫𝐚𝐧𝐠𝐞𝐬𝐭 𝐈𝐝𝐨𝐥]ᵛᵏᵒᵒᵏ
Fanfictionتهیونگ یه ایدله معروفه که به جانگ کوک پاک و بی ریای داستان، درباره ی سایز دیکش بهش پیام میده. -منحرفانه -مزاحم بودن خانواده 😂 -کیوت بانی -تاپ ته -باتم کوک -ترجمه شده توسط خودم -کردیت wtfics