"که میداند، شاید شیطان هم روزی فرشته بود :) !"
_________________
"خدا... "
"جانم شیطان ؟!"
"من از تنهایی خسته شدم...از این بالا هر روز درکنار تو دارم کسایی رو ب نام "انسان" میبینم که چقدر درکنار همنوع هاشون خوشحالن!! ..."
"تو منو داری عزیزم... من و تو کنار هم ب انسان ها نظارت و کمکشون میکنیم...راهنماییشون میکنیم و بهشون راه های درست و غلط رو نشون میدیم ...."
"ولی من خسته شدم از اینجا بودن...من میخام برم توی دنیای انسان ها و باهاشون زندگی کنم میخام زندگی جدیدی داشته باشم....."
"نه شیطان...نمیتونم بزارم بری اونجا..."
"چرا چرا نمیتونی؟؟؟ مگه تو خدا نیستی؟؟؟ مگه تو کلی قدرت نداری؟؟؟؟"
"دارم عزیزم! دارم! ولی نمیخام بزارم قلب پاک و معصوم تو بشکنه!"
"چرا بشکنه؟ مگه تو هوای منو نداری؟؟؟؟ مگه تو بهترین دوست من نیستی؟ مگه تو تنها دوست من نیستی؟؟؟ پس کمکم کن ! من میخام برم توی دنیای انسان ها! قول میدم هر روز بیام اینجا، این بالا بهت سربزنم و از چیزهای مختلفی ک یاد گرفتم باهات حرف بزنم...."
"....نمیتونم شیطان...من تورو دوست دارم...نمیتونم بزارم توی اون دنیا تباه بشی...تو بهترین و تنها دوست منی...من نمیخام تورو از دست بدم...."
"چرا چرا این حرفا رو میزنی! تو گفتی اسم "شیطان" یعنی "دارای بهترین قلب دنیا" پس نزار بهترین قلب دنیا ب قول خودت بشکنه! چون انسان ها توان شکستن قلب " شیطان" رو ندارن! درواقع "تو" با این مخالفتت داری قلبمو میشکنی!"
"درسته..."شیطان" ینی کسی ک از شر و نفرین و بدی اکنده هست و فقط خوبی و محبت توی قلبش جاریه....بخاطره همینه ک نمیخام بخاطر افتادن یسری اتفاقات روی زمین قلب زیبات خورد بشه..."
"ولی تو داری قلبمو با این مخالفتت میشکنی!!! بزار برممممم! در اینجا رو باز کن! میخام برم!"
"پس من چی؟؟؟ میخای منو تنها بزاری؟؟!"
"قول میدم هر روز بیام طولانی مدت ببینمت!"
"قول میدی؟"
شیطان دستش رو روی قلبش گذاشت و با صدای بلند و زیباش داد زد:
"قول میدم ب بهترین دوستم "خدا" ، که هر روز بیام و ببینمش!"
خدا اشک کنار چشمش رو پاک کرد ، دست شیطان رو گرفت و توی چشماش خیره شد...
"باشه شیطان...تو از امروز به بعد ، انسان میشی، اسم تورو سوکجین میزارم ، تو ب شکل پسری با موهای طلایی، چشم هایی ب روشنایی مهتاب ، قلبی ب زلالی آب، و قدی مثل درخت های سرسبز و بدنی ب بینقصی اواز پرندگان ، خواهی بود...و اون موقع ک کسی اسمون چشمات رو بارونی کرد، پیش من بیا هر خواسته داشته باشی برات براوردش میکنم... تو برای من همیشه شیطان با قلبی پاک باقی خواهی موند....."
خدا لبخندی زد و ادامه داد:
"تو از همه ی انسان هایی ک تاحالا خلق کردم زیباتر خواهی بود "سوکجین"... چشم هایی ب روشنایی مهتاب بهت دادم و اون هارو پشت ویترینی بنام عینک قرار میدم.... تو زیباترین خلق شده ی دنیایی..."
YOU ARE READING
•| The world before me & U |• : °| جهان قبل از من و تو |°
Fanfictionفنفیکشن "جهان قبل از من و تو " ____________ شاید روزی اسم شیطان ب معنای"خوش قلب ترین موجود جهان" بود...وای بر ما انسان ها، ک چ بر سر قلب پاک شیطان اوردیم ... :) ____________ شیطان موجود خوش قبل و پاک و مهربونی ک بهترین دوست و همدم خدا بود، در کنا...
