Chancy Dream

12• 𝒋𝒖𝒎𝒑𝒊𝒏𝒈 𝒐𝒇𝒇 𝒕𝒉𝒆 𝒄𝒍𝒍𝒊𝒇 ❀پرت شدن از پرتگاهی که عاشقش بودم❀

صدای همهمه و شلوغی که خبر نگار هایی که اجازه ی ورود به عمارت رو نداشتن و به جاش پشت درهای بزرگ اون جمع شده بودن نشون میداد که اونقدر هم که رئیس کو میگفت مهمونی امشب بی خبر و بدون سروصدا نبوده. اتفاقا برعکس، میشد از فلش دوربین هایی که بی وقفه روشن خاموش میشدن حدس زد که این مهمونی تونسته توجه خبرنگارهای بخش دنیای سلب یا تجارت رو به خودش جلب کنه. شکارچیان عکسی که منتظر بودن تا لحظه ورود اشخاص به سالن های ورودی مراسم رو شکار کنن. حتی میتونست شرط ببنده که اونها (عکاس و خبرنگارا) مهمون های احتمالی رو هم از قبل حدس زده بودن و برگه سوالاتشون رو دقیقا گذاشته بودن تو اون جیبه دم دست شون تا تو موقعیت مناسب ازش استفاده کنن.

یکی از ده ماشین بنزی که شخصا توسط میزبان فرستاده شده بود تا مهمون های اختصاصی رو به مقصد برسونه، درحالی‌که توسط دو ماشین *suv از عقب و جلو پوشش داده شده بود از جلوی دوربین خبرنگارهای ایستاده در طرف مقابل خیابون رد شد و باعث شد تا درهای عظیم الجثه آهنی عمارت به روی یکی از جوانترین مدیرعامل های دنیا باز بشه.