جیمین به تاج تخت تکیه داده بود و چشم هاش رو بسته بود
هر ریکشنی جز ریکشنی که مین یونگی نشون داده بود رو تصور کرده بود، خودش رو براش آماده کرده بود، ولی این واقعا درد داشت.با صدای گوشیش سرش رو بلندکرد به امید اینکه یونگی باشه صفحه گوشیش رو روشن کرد ولی با دیدن پیام نامجون؛ تمام امیدش نا امید شد
CITEȘTI
𝐄𝐫𝐫𝐨𝐫404 ˡᵒˢᵗ ⁱⁿ ˢᵉᵒᵘˡ
Fanfictionکارکتر بازی؟ یه جهان دیگه؟ اینا همش یه مشت خزعبلاته! از خزعبلات متنفرم، ولی خودم جزوی از همین خزعبلاتم... اره من شخصیت یه بازیه کامپیوتری لعنتی ام!! (به دلیل کنکوری بودن نویسنده، اپ فیک موقتا متوقف شده) 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐅𝐚𝐧𝐭𝐚𝐬𝐲 , 𝐀𝐜𝐭𝐢𝐨𝐧...