با صدای بلندگو که داشت ایستگاه رو اعلام می کرد بیدار شد خواب آلود بود بخاطر همین هنوز سرشو از شونه عضلانی فرد دیگر بلند نکرده بود.
"بیدار شدی؟ راستی کدوم ایستگاه قراره پیاده بشیم؟"
صدایش آرامش خاصی داشت. اگ از سونگمین اون لحظه می پرسیدن اون صدا رو به چی تشبیه میکنه احتمالا جوابش کاتن کندی بود. تو این دو روز این لحن نرم رو از فرد دیگر نشنیده بود. درک نمی کرد چرا چانگبین حالا با لحن جدیدی حرف میزد.
"این ایسگاهه. پاشو بریم." چانگبین سرشو تکون داد و با به حرکت درامدن پسر دیگر او را دنبال کرد.
"خب دیگ این آپارتمانه." چانگبین سرشو تکون داد انگاری نمی خواست اونجا رو ترک کنه.
"راستی شماره موبایلتو بهم بده تا بتونم هودی رو برگردونم."
حالا لبخند بزرگی که بر لبانش نقش بست توجه سونگمین رو به خودش جلب کرده بود.
با دستپاچگی دستشو به جیب پشتی شلوارش برد. در تلاش اول رمز رو اشتباه وارد کرد."شبیه دخترای دبیرستانی رفتار می کنی که کراششون ازش شماره خواسته."
باعث شد چشاشو از صفحه گوشی برداره و در چشمان فرد دیگر نگاه کنه.
'بینی خودتو کنترل کن زیادی ضایع رفتار می کنی.'
نفس عمیقی کشید. جوری که می خواست تمام هوای عصر پاییزی رو در شش هاش پر کنه."خب بده گوشی رو بهم." با وارد کردن شماره موبایل گوشی خودش به صدا در آمد.
"خب چی سیوت کنم. بذا فک کنم....."
موهاشو خاروند و سرشو کمی کج کرد.
"هاهاهاها.... پیدا کردم. خوک کوچولو چطوره؟" با شنیدن صدای خنده پسرک دیگر به ادامه جمله توجهی نکرد. صدای خنده هایش شیرین تر از لالایی بود. چطور امکان داشت خنده های یه پسر اینقد اغوا گر باشه؟ از همه مهم تر چرا قلب چانگبین رو اینقد به لرزه انداخته بود.
"وایسا ببینم تو چی گفتی حالا؟" فک کرد اشتباه شنیده ولی با شدت گرفتن خنده های پسر دیگر باعث شده که خشمش بخار بشه بره هوا جوری که دیگر اهمیت نمیداد چی صداش بزنه.
با یه حرکت سریع دستاشو به دو طرف گردن پسرک برد و کلاه هودی رو به سر پسرک انداخت. "دیگ بسه....هوا داره سرد میشه بهتر بری داخل. منم برم سر کار"
"مگ تو کار هم بلدی فک می کردم تنها کارت مراقبت از دالیا هس و خونوادت خرجتو میده."
"دقیقا منو چی فرض کردی؟ بنظرت شبیه مفتخور هستم؟"
پسرک با شیطونی سرشو به نشانه تایید تکون داد و باعث شد چانگبین هوف بلندی بکشه.
"آههههه البته که من یه شغل دارم. بیا این کارتو بگیر." با بی حوصلگی کارت رو از جیب دیگرش در آورد و بهش داد.
![](https://img.wattpad.com/cover/278824665-288-k387251.jpg)
KAMU SEDANG MEMBACA
Violet season (Seungbin)
Fiksi Penggemarفصل بنفشه ، زمستونی که عشق در قلبش شکوفا شد💜 "دیگ خسته نشدی از اینکه نقش دوم زندگی یکی دیگ باشی؟" کاپل: چانگمین(چانگبین×سونگمین) ساید کاپل: هیونهو ، با حضور افتخاری چانلیکس 🔞با چاشنی اسمات روز های آپ: نامعلوم ، بستگی به استقبال و لایک شما 🤞اولی...