{دستات رو بزار روی قلبم
حسش کن
اره برای تو اینطوری میتپه
هیچوقت فک نمیکردم دیگه اینجوری بتپه
تو یه معجزه ای توت فرنگی من
پارک چانیول 27 اکتبر 2019}
-به خاطر من خودارضایی کردی کوچولو؟
بکهیون یک لحظه به معنای واقعی کلمه خشکش زد.حس میکرد توخجالت اور ترین نقطه زندگیش ایستاده.چشمهاش رو بهم فشرد و لب هاش رو گزید.اخه چرا اون الفا باید الان سربرسه..یا چرا خوده لعنتیش باید انقدر بلند درمورد جق زدنش حرف بزنه...اوکی اروم باش اتفاقی نیوفتاده خیلی ریلکس برمیگردی و انکار میکنی اصلا بگو به یاد دوست پسرم جق زدم اره همینه
بکهیون با توجیح به خودش و شجاعت پوچش برگشت به عقب...
ولی خب هر چی میخاست بگه روفراموش کرد
اه خدای من...این الفا واقعا جذاب بود.فاصله صورتهاشون انقدر نزدیک بود که نوک بینی هاشون هم رو لمس میکرد
و بکهیون از بوی مخلوط عطر گرون قیمت الفا و فرومونش سست شدن پاهاش رو حس میکرد
چانیول با چشمهای جذابو خیره ش تمام صورت بکهیون رو با نگاهش میبلعید
این کوچولو با دیدن خوابش تحریک شده و با فکر به اون خودش رو لمس کرده!!
حتی فکر به اون لحظه هم دیوونش میکرد
چانیول با لبخند جذابش دستش رو پشت کمر امگا گذاشت و تنش رو کاملا به خودش نزدیک کرد.دستش رو به حالت نوازش روی گونه صورتیش کشید و گفت:
-هووم نگفتی توت فرنگی به خاطر من به خودت دست زدی
بکهیون لب پایینش رو گزید که نگاه الفا رو به اون سمت جلب کرد
+نن.نه مممن نکردم
امگا جوری که انگار کار بدی کرده باشه و مامانش هم میخاست تنبیهش کنه انکار کرد
چان که ازشدت کیوتی پسر مقابلش ضعف کرده بود خنده ی ارومی کرد و نیشگونی از گونه های نرمش گرفت
دست بکهیون رو گرفت و با خودش کشوند
بک با تعجب به الفا نگاه کرد.میتونست ممانعت کنه ولی...
اون دیشب هم به خودش اعتراف کرده بود.اون از الفا خوشش میومد با اینکه حتی اسمش رو هم نمیدونست یا هیچ شناختی ازش نداشت...اون حس خوبی به این مرد داشت
با کوچیک ترین حرکتش قلبش رو میلرزوند خب البته ظاهر جذاب و خوشتیپش هم نمیتونست نادیده بگیره.
پس الفا رو همراهی کرد.البته همه ی این اتفاقات یه تماشاگر هم داشت اونم یجی همکار بک بود اون دختر با چشمای گرد به بکهیون و مرد همراهش نگاه کردو از خودش پرسید:وواه اون یارو کی بود؟یعنی بکهیون رل زده؟عجب تیکه ای بود لعنتی
YOU ARE READING
me after you
Fanfiction💫^من بعد از تو^💫 couple:chanbeak Gener:omegavers"amperg "romance"deram"angest"smut writer:hanil.(tel:@Haniyehbrr) پارك چانيول..يه الفاي اصيل..قوي..باهوش،ولي خسته و تشنه ي انتقام. انتقام از پدرش..پارك مينهو..قاتل روياهاي كودكيش يه روز كه اتفاقي از...