" پنج سال قبل. "
" لی جه نو، مدل محبوب کمپانی تی ام با بازیگر نقش زن درامای جدید این کمپانی حین قرار گیر افتادند؟ "
گوشیش رو خاموش کرد و سرش رو به دیوار تکیه داد. که اینطور...
پس، حتما حالش خوب بود. مگه نه؟ حتما خوب بود. یه گوشه ای نشسته بود و کتاب می خوند، شایدم با دوسته جدیدش گیم میزد.
حالش خوب بود دیگه؟ نه؟ بالاخره جمین باید مطمئن میشد.
حالا که جنو ترکش کرده بود، باید دلیلی براش می داشت. خیلی خوب میشد اگه دلیلش پیدا کردن خوشحالیش بوده باشه. اینطوری یه پایان خوب از آب در میاد، نه؟!
نه... نه! جمین نمی تونست درک کنه. نمی خواست، نمی خواست مثل شخصیت های مثبت داستان ها فداکاری کنه.
چرا الان؟ چرا درست وقتی که جمین می دونست کسی هست که سرش رو روی شانه هاش بزاره؟
دنیا همیشه اینقدر بی رحمانه بود؟ بله، بود. این خیلی وقت ها پیش به جم ثابت شده بود.
ولی... ولی چرا الان... چرا الان حس میکرد بی قراره؟ چرا حس میکرد درونش رودخانه ای یخ زده؟ مگه همیشه این اتفاق نمی افتاد؟
جنو... شاید احساسش بخاطر این بود که فردی که این کار رو باهاش کرد، " جنو " بود. جنو... لی جنو... لی جه نو.
آره! پاسخ این معما، همین بود. جنو کسی بود که جمین در آغوش می گرفتش، باهاش دوچرخه سواری میکرد، بستنیش رو تقسیم میکرد و به شهربازی میرفتن.
شایدم، جنو فراتر از این حرف ها بود. جنو، همون کسی بود که جمین بهش اعتماد کرد، نه؟
شایدم نه! شاید جمین هیچوقت به جنو اعتماد نکرد. جمین، به جنو ایمان داشت. اون بهش اعتقاد داشت، مثل بت. بتی که حاضر بود بپرستدش.
ولی این چیز ها چه اهمیتی داشتن وقتی جنو ترکش کرده بود؟
بهانه هایی مثل:«ما نمیتونیم باهم باشیم، این به هر دومون صدمه میزنه.» ، «پدرم بهت آسیب میزنه.» ، «رابطه ی دو تا مرد برای مردم تعریف نشده. اونا از ما میترسن.» ، همه اشون نشانه ی سست عنصریه جنو نبودن؟ اون نباید این کسشرات رو تحویل جمین میداد.
چرا خودش رو حساب نمیکرد؟ بیشتر از اون پاپاراتزی ها، بیشتر از پدرش، بیشتر از هر چیزی جنو بود که به جمین آسیب رسوند.
«اون بالایی... همیشه همینو میخوای؟ که هر دفعه بهم اثبات کنی بدبختم؟ که تنهام؟ که افراد مورد علاقه ام ازم خسته میشن؟»
جمین خندید و سعی کرد زنجیر داخل گردنش رو، با یک حرکت پاره کنه. پاره نشد، حداقل از گردنش باز شد و به گوشه ای افتاد. زنجیری که اخیرا همراه با جنو خریده بودش و داخلش عکس دو نفره ی خودشون بود.
YOU ARE READING
Utopia:Road To Gray Souls (𝐒𝐄𝟎𝟏 𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞)
Fanfiction𝖴𝗍𝗈𝗉𝗂𝖺 : 𝗋𝗈𝖺𝖽 𝗍𝗈 𝗀𝗋𝖺𝗒 𝗌𝗈𝗎𝗅𝗌 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾𝗌: 𝖸𝗎𝖶𝗈𝗈, 𝖭𝗈𝖬𝗂𝗇, 𝖩𝖺𝖾𝖸𝗈𝗇𝗀 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾: 𝖢𝗈𝗆𝖾𝖽𝗒, 𝖠𝖼𝗍𝗂𝗈𝗇, 𝗋𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾, 𝗌𝗆𝗎𝗍 𝖬𝗈𝗋𝖾: «این بازی هنوز تموم نشده.» یوتا بعد از سال ها، به کشور، شهر و خونه ای...
