« نه، معلومه که نه! چی تو سرتون میگذره؟! »
جمین داد زد و روزنامه رو روی میز کوبید. مومو اندکی به خودش لرزید و شوتارو کمی تو خودش جمع شد. جمع معذب کننده ای بود. جمین پیشونیش رو مالش میداد و زیر لب چیزهایی میگفت. بعد از ثانیه ای، گفت:
« اصلا این دولت تصدیق یه گی بار رو نمیده! نکنه نا یوتا فکر کرده اینجا وگاسه؟! »
مومو لباشو روی هم فشار داد.
« اونطوریا هم که میگی نیست. گفت با پارتی مجوزشو گرفته. »
صورت جمین حالتی گرفت که انگار فریاد میزد: " میدونستم! "
« درسته! چرا به فکر خودم نرسید؟ اون ناکاموتو یوتای لعنتیه که از هفت دولت آزاده و ننه بزرگ خرپولش ساپورتش میکنه. معلومه که بهش مجوز میدن، اگه من بودم مجوز که هیچ رسما بهش میدادم! »
شوتارو به آرومی خندید اما نگاه خشن نانا باعث شد به سرفه ای مصلحتی، خندش رو پایان بده. مومو چشم هاش رو توی حدقه چرخوند.
« داری زیادی لجبازی میکنی. اون هم بهت حقوق میده و هم جای خواب. »
« مگه خودم خونه ندارم؟! میخواد بهم صدقه بده یا چی؟! »
تارو که از این مبحث به ستوه اومده بود، بالاخره لب باز کرد:
« هیونگ، بیا امتحانش کنیم. مطمئنم خیلی خوش میگذره. حقوقی که میده از حقوقی که تو کارای پاره وقتت میگیری بیشتره؛ ساعات کاری کمترم هست. اینطوری میتونی برای نوشتن مقاله ی جدیدتم وقت بزاری. »
جمین دستش رو ستون صورتش کرد و چیزی نگفت. مومو هم با سر حرف برادرشو تایید کرد. بنظر منطقی میومد. اما از اونجایی که این شخص نا جه مین بود، به هر طریقی باید مسئله رو گنده میکرد!
« راه نداره. من نمیخوام تو سابقه ی ادبیم دادن تو گی بار رو بنویسن! »
مومو چشم هاش رو بزرگ و شوتارو سرفه ای کرد.
« هی، اینجا بچه هست! »
« برادر تو هیفده سالشه! میخوای فیلمایی که میبینه رو نشونت بدم؟ »
شوتارو معترضانه فریاد زد:
« هیونگ! »
مومو نگاه مشکوکی به برادرش انداخت.
« قضیه چیه تارو؟ چه فیلمایی؟ »
« هیچی! اصلا هیونگ، آخر قبول میکنی اونجا کار کنی یا نه؟! »
جمین شونه هاش رو بالا انداخت.
« هوف! شما که آخر کار خودتونو میکنین. مزدورای نا یوتا! »
تارو و مومو لبخندی زدن. بالاخره راضی کرده بودنش و اونقدری از به نتیحه رسیدن تلاششون راضی بودن که مومو حتی فراموش کرد ته و توی سوتی ای که جمین داده بود رو در بیاره.
KAMU SEDANG MEMBACA
Utopia:Road To Gray Souls (𝐒𝐄𝟎𝟏 𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞)
Fiksi Penggemar𝖴𝗍𝗈𝗉𝗂𝖺 : 𝗋𝗈𝖺𝖽 𝗍𝗈 𝗀𝗋𝖺𝗒 𝗌𝗈𝗎𝗅𝗌 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾𝗌: 𝖸𝗎𝖶𝗈𝗈, 𝖭𝗈𝖬𝗂𝗇, 𝖩𝖺𝖾𝖸𝗈𝗇𝗀 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾: 𝖢𝗈𝗆𝖾𝖽𝗒, 𝖠𝖼𝗍𝗂𝗈𝗇, 𝗋𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾, 𝗌𝗆𝗎𝗍 𝖬𝗈𝗋𝖾: «این بازی هنوز تموم نشده.» یوتا بعد از سال ها، به کشور، شهر و خونه ای...