__حتما داری شوخی میکنی یونگی شی... درسته؟؟
÷من با تو چه شوخی فاکیی دارم هیونجین؟؟
هیونجین متعجب به بتا خیره شد
__تو هم که داری شبیه تهیونگ میشی! هیچ میفهمی چیکار داری میکنی؟
÷بنظرت خودم دوست داشتم ابنطوری بشه؟ همه چیز یهویی اتفاق افتاد...
__الان تو داری میگی یهو به خودت اومدی و فهمیدی بدجوری عاشق اون هوسوک بی اعصابی و قصد داری بهش پیشنهاد ازدواج بدی؟ فقط اینو برام مشخص کن که جیمین چی میشه؟!
÷برای همین عصبیم و اومدم پیش احمقی مثل تو تا ازت مشاوره بگیرم!
__خب... جیمین رو بده به من و با خوبی و خوشی با هوسوک کوچولو ازدواج کن^^
یونگی عصبی داد زد و بالش روی تخت رو سمت هیونجین پرت کرد
÷دهنتو ببند احمق!
__فکر میکردم همین الان گفتی عاشق هوسوکی... پس چرا به جیمین اهمیت میدی؟
÷چون احمقی مثل تو لیاقت جیمین رو نداره!
__اوه حتما خیانتکاری مثل تو لیاقتشو داره!!
÷منم لیاقتشو نداشتم... ولی واقعا همه چیز یهویی شد. فهمیدم واقعا بدون اون، تحمل همه چیز سخت میشه برام.
__چرا اطرافیانِ لعنتی من هیچ رابطه عادی و نرمالی ندارن؟؟ اون از خود تهیونگ و پدرش که شوگر ددی از آب درومد و اینم از تو! چرا مثل من با یه وان نایت همه چیزو به خوبی و خوشی تموم نمیکنید؟
÷واقعا از اینکه اومدم پیش تو پشیمونم...
__پوووف... باهاش حرف بزن احمق! نذار یهویی بفهمه.
****
تهیونگ با حس چیزی که توی صورتش کوبیده شد، با گیجی چشماشو باز کرد و بعد از لگدی که به پهلوش خورد توی جاش نیم خیز شد...
بعد از چند بار باز و بسته کردن و مالیدن چشمای خواب آلودش، تونست جونگ کوکی که با عصبانیت بهش زل زده رو ببینه...
تهیونگ با گیجی توی جاش نشست و به امگای عصبی و مضطرب رو به روی نگاه کرد
نگاهش روی بدن برهنه امگا چرخید و همون لحظه بود که همه چیز از شب قبل یادش اومد و فهمید الان توی چه موقعیتی هستن.
آلفا آهسته بحرف اومد:
-عامممم... چیشده؟
+چه غلطی کردی؟
-چی؟؟
+چرا اینکارو کردی؟
امگا جمله آخرش رو با بغض گفت و باعث شد تهیونگ گیج و نگران کمی خودش رو جلو بکشه
-چیشده جونگکوک؟؟؟
تهیونگ اگه میدونست با گفتن این حرفش، امگا با شدت و صدای بلند شروع میکنه به گریه کردن هرگز این حرفو نمیزد!
STAI LEGGENDO
My Horny Omega [Vkook]
Storie d'amore[Completed] چی میشه اگه یه شب که جونگکوک توی راهِ خونشه، به یه آلفای زخمی بر بخوره و ببردش خونهاش تا بهش کمک کنه؟ و چی میشه اگه اون آلفای زخمی، دقیقا تایپ کوک باشه و اون امگا کوچولو با دیدن اون آلفا، بره توی هیت؟ ...