توی راه برگشت خونه بودن و ماشین پدر تهیونگ پشت سرشون بود
+پدرت... خارجیه؟
-دو رگه
+اوه... اون خیلی جذابه
تهیونگ با اخم نگاهی به امگا که متعجب بهش زل زده بود انداخت
+چیه؟
-وقتی رفتیم خونه معلوم میشه کی برات جذابتره!
جونگ کوک هول زده توی جاش تکونی خورد و نگاهی به بیرون انداخت
+خب حالا چرا عصبانی میشی؟
-وقتی اجازه میدی لمست کنه باید تنبیه بشی!
+اون فقط منو بغل کرد... به عنوان پدر دوست پسرم! مثلا...
تهیونگ بی توجه به رانندگیش ادامه داد و با کلافگی کراواتش رو باز کرد
دوتا از دکمه هاش رو هم باز کرد تا راحت تر نفس بکشه
*****
جیمین روی تخت دراز کشید و با چشمایی که خمار شده بودن به یونگی و برادرش نگاه کرد
یونگی پوزخندی زد
÷توعم برو روی تخت هوسوک
×ال...الان... اون...
÷نشنیدی چی گفتم کیتن؟!
یونگی با لحن متعجبی که بیشتر عصبی بود گفت و هوسوک هم کنار جیمین روی تخت دراز کشید
نگاه جیمین حالا روی یونگی بود و تمام حرکاتش رو دنبال میکرد
بتا به هایبرید کوچیکتر نزدیک شد و با لحن دستوری لب زد
÷لباساتو در بیار!
جیمین با اینکه بیحال بود و درد داشت، اما سعی کرد سریعا کاری که مستر بهش گفته بود رو انجام بده
÷هوسوک! تو هم لباساتو در بیار. میتونی فعلا باکسرتو توی تنت داشته باشی. میخوام خودم برات درش بیارم
با دیدن جیمین که کاملا برهنه روی تخت نشسته و با چشمای اشکیش بهش نگاه میکنه فاکی زیر لب گفت و دستش رو روی صورت هایبرید کیوتش کشید
انگشتش رو وارد دهن جیمین کرد و روی زبونش کشید
÷الان که هیت شدی خیلی هات تر بنظر میای کیتن!
جیمین با شنیدن حرفای یونگی بیشتر تحریک شد و با نالهای ریز ، پایین تنش رو روی ملافه های تخت کشید و انگشت یونگی که توی دهنش بود رو مک زد
÷نمیتونم ازت دست بکشم و تو مثل یه کیتن سرکش بهم گفتی تنهات بزارم؟
جیمین سرش رو عقب برد تا انگشت یونگی از دهنش بیرون بیاد اما با دوتا دستاش، مچ بتا رو گرفت و همونطور که خودش رو روی تخت تکون میداد گفت
__من متاسفم مستر... لطفا تنبیهم کن
ناله ای کرد و ادامه داد
__آههه مستر... کیتن گستاختو تنبیه کن!
ŞİMDİ OKUDUĞUN
My Horny Omega [Vkook]
Romantizm[Completed] چی میشه اگه یه شب که جونگکوک توی راهِ خونشه، به یه آلفای زخمی بر بخوره و ببردش خونهاش تا بهش کمک کنه؟ و چی میشه اگه اون آلفای زخمی، دقیقا تایپ کوک باشه و اون امگا کوچولو با دیدن اون آلفا، بره توی هیت؟ ...