Part15

12.1K 1.6K 415
                                    

توی راه برگشت خونه بودن و ماشین پدر تهیونگ پشت سرشون بود

+پدرت... خارجیه؟

-دو رگه

+اوه... اون خیلی جذابه

تهیونگ با اخم نگاهی به امگا که متعجب بهش زل زده بود انداخت

+چیه؟

-وقتی رفتیم خونه معلوم میشه کی برات جذابتره!

جونگ کوک هول زده توی جاش تکونی خورد و نگاهی به بیرون انداخت

+خب حالا چرا عصبانی میشی؟

-وقتی اجازه میدی لمست کنه باید تنبیه بشی!

+اون فقط منو بغل کرد... به عنوان پدر دوست پسرم! مثلا...

تهیونگ بی توجه به رانندگیش ادامه داد و با کلافگی کراواتش رو باز کرد

دوتا از دکمه هاش رو هم باز کرد تا راحت تر نفس بکشه

*****

جیمین روی تخت دراز کشید و با چشمایی که خمار شده بودن به یونگی و برادرش نگاه کرد

یونگی پوزخندی زد

÷توعم برو روی تخت هوسوک

×ال...الان... اون...

÷نشنیدی چی گفتم کیتن؟!

یونگی با لحن متعجبی که بیشتر عصبی بود گفت و هوسوک هم کنار جیمین روی تخت دراز کشید

نگاه جیمین حالا روی یونگی بود و تمام حرکاتش رو دنبال میکرد

بتا به هایبرید کوچیکتر نزدیک شد و با لحن دستوری لب زد

÷لباساتو در بیار!

جیمین با اینکه بیحال بود و درد داشت، اما سعی کرد سریعا کاری که مستر بهش گفته بود رو انجام بده

÷هوسوک! تو هم لباساتو در بیار. میتونی فعلا باکسرتو توی تنت داشته باشی. میخوام خودم برات درش بیارم

با دیدن جیمین که کاملا برهنه روی تخت نشسته و با چشمای اشکیش بهش نگاه میکنه فاکی زیر لب گفت و دستش رو روی صورت هایبرید کیوتش کشید

انگشتش رو وارد دهن جیمین کرد و روی زبونش کشید

÷الان که هیت شدی خیلی هات تر بنظر میای کیتن!

جیمین با شنیدن حرفای یونگی بیشتر تحریک شد و با ناله‌ای ریز ، پایین تنش رو روی ملافه های تخت کشید و انگشت یونگی که توی دهنش بود رو مک زد

÷نمیتونم ازت دست بکشم و تو مثل یه کیتن سرکش بهم گفتی تنهات بزارم؟

جیمین سرش رو عقب برد تا انگشت یونگی از دهنش بیرون بیاد اما با دوتا دستاش، مچ بتا رو گرفت و همونطور که خودش رو روی تخت تکون میداد گفت

__من متاسفم مستر... لطفا تنبیهم کن

ناله ای کرد و ادامه داد

__آههه مستر... کیتن گستاختو تنبیه کن!

My Horny Omega [Vkook]Where stories live. Discover now