۶ هفته بعد...
هوا بارونی بود.صدای رعد و برق انقدر شدید بود که پنجره هارو میلرزوند
صدای جمعیت شنیده میشد
بااینکه اونجا سالن کوچیکی بود اما جمعیت زیادی رو توی خودش جا داده بودتنها چیزی که حس میکرد قطرات خنک آب بود که روی صورتش میلغزید
باصدای جونگ سو به خودش اومد
_گائون باتوام؟چرا جواب نمیدی؟
گائون چشماشو آروم باز کرد و باگیجی به اطرافش نگاه کرد
گونیل و نامجون بانگرانی به پسر نگاه میکردندجونگ سو به گونه های پسر ضربه زد و سرشو تکون داد
_گائون چیزی به اجرا نمونده چرا جوابمو نمیدی؟
پسر که کم کم داشت متوجه اوضاع میشد پلک زد و نشست
_فکر کنم فشارم افتاده
نامجون کههمزمان مشغول سر و کله زدن با مدیر نام بود نگاهی به پسرا انداخت
_باید لباس بپوشیم زود باشین
گونیل وقتی از حال گائون مطمئن شد به اتاق پرو رفت و لباس اجراش رو پوشید
شلوار و تیشرت لش مشکی همراه با عینک گرد که باعث میشد درعین خفن بودن کیوت بنظر برسه
هیچوقت حاضر نمیشد آرایش کنه برای همین زودتر ازبقیه بیرون اومد و منتظر نشست
مدیر نام برای گائون آب قند آورد و کنارش نشست
_من مواظبشم برو آماده شو
جونگ سو با تردید بلند شد و با بی حوصلگی شلوار طوسی روشن رنگشو پوشید
موهای قهوه ای رنگش رو شونه زد و زیر دست گریمور نشستگائون بعداز چند دقیقه که حالش بهتر شد پرسید
_مدیر نام.چون دفعه ی اوله اینطور شد.قول میدم دیگه اتفاق نیفته
و با شرم سرشو زیر انداختمرد جوان که از حدود یکماه پیش مدیر برنامه ی گروهشون شده بود، با لبخند به پسر جواب داد
_موردی نیست.پیش میاد.این صحنه برای همینه...
که شما تجربه کسب کنیدچند ثانیه بعد کیم نامجون با تیپ رسمی و شیکش جلوشون ظاهر شد
گائون با حیرت نگاهشکرد_موی مشکی بهت اومده
نامجون که شلوار پارچه ای و پیرهن مشکی پوشیده بود دستی توی موهاش کشید
_ممنون.برای آماه شدن کمک میخوای؟
گائون دست نامجون رو گرفت
_مرسی هیونگبعد از اینکه ۴پسر آماده ی اجرا شدن روی صحنه رفتن و برای اولین بار جلوی جمعیتی حدود ۲۰۰ نفر که بیشترشون از حرفه ی موسیقی و هنر بودن؛ اجرا کردن
ESTÁS LEYENDO
🍒Cherry blossom🍒 xdinary heroes
Fanfic🌸شکوفه ی گیلاس🌸 Gayeon عشق میتونه بهترین اشتباه انسان باشه...